بهتر شدم یکم، الان تو مسائل عادی میتونم استرسم رو کنترل کنم اما تو شرایط خیلی خیلی بحرانی استرس میگیرم نمیتونم منطقی رفتار کنم.
آره اینارو میدونم، میدونی داستان چیه، من که میدونم بلاخره این بچه رو باید بیارم و دارم تلاشمم میکنم خودم رو اماده کنم و مطالعه میکنم که مادر لایقی بشم، اما دوست نداشتم که با این تفکر و این احساسه نخاستن یه روز بچه دار شم و حس کنم اجبار بوده، دلم میخاد اون تفکر منفی رو نداشتم. دلم میخاست منم مثل بقیه با تمام وجود تصمیم به این کار میگرفتم نه با شک و دو دلی. همچینم مخالف نیستم اما صد در صد موافقم نیستم. دوست داشتم مثل بقیه صد درصد با تمام وجودم بخام .