میخواستیم خونه بخریم روزی که خواستیم بریم بنگاه قرار بود ماشین را بفروشیم و کل طلاهامونو و پدرم در حد یک دنگ خونه بهم قول کمک داده بود
و بعد توی بنگاه گفت کل سند بزن به نام خانمم
پدرم اینو که دید گفت نمیذارم ماشین رو بفروشید و یه مبلغ جای ماشین هم بهتون میدم چون زد به نام تو