2777
2789
عنوان

همسایمون برای اولین بار دیدم اومد خونمون

| مشاهده متن کامل بحث + 1291 بازدید | 62 پست
اخی تنهاست و دلش پرهاگه نمیخوای باهات درددل کنهنی نی سایتو معرفی کن بهش بیاد اینجا

پیش خودم میگم اونایی که از همسایه ضربه خوردن هم همینجور بودن یا زمانی مهربون و دوستانه اما بازم میگم گناه داره کمکش کنم غذا ببرم براشون بازم میترسم ی وقت اشتباه باشه 

تاپیک اولم مال من نیست مال خواهرمه .بخاطر نداشتن سیم‌کارت دیگه با این کاربری اومدم با سیم‌کارت شوهر مامان بابا داداش خواهر دوست همه ی دور اومدم و ترکیدم، متولد ۸۴ نیستم
خوب کاری کردی ولی خودتم داغون نکن

نمیدونم تعریف‌هایی ک کرد معلوم بود  بایک مرد شیشه ای زندگی میکنن

تاپیک اولم مال من نیست مال خواهرمه .بخاطر نداشتن سیم‌کارت دیگه با این کاربری اومدم با سیم‌کارت شوهر مامان بابا داداش خواهر دوست همه ی دور اومدم و ترکیدم، متولد ۸۴ نیستم

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

خیلی دیگه خواستی خوبی کنی دو سه بار غذا بده

ولی رفت و آمد نکن 

بهونه بیار بچم درس داره یا شوهرم دوست نداره

مهمون دارم هرچی


خانومایی که در آستانه ازدواج هستن بخونن ، تیکر رسیدن به یه آرزوی قدیمی و بزرگ تا آخر امسال 💞 M
اسی حس خوبی نگرفتم ازش

منم آخه چرا باید بیاد خونه منی که با هیچکس حرف نمی‌زنم تو خیابون

تاپیک اولم مال من نیست مال خواهرمه .بخاطر نداشتن سیم‌کارت دیگه با این کاربری اومدم با سیم‌کارت شوهر مامان بابا داداش خواهر دوست همه ی دور اومدم و ترکیدم، متولد ۸۴ نیستم
اسی خوبه بدبینی و تا اینجا پیش اومدی 😐😂 بدبین یعنی من که حتی همسایه میاد زنگ میزنه در رو براش باز ...

شوهرم خونه بود نمیتونست امروز کاری کنه برای آینده ترس دارم

تاپیک اولم مال من نیست مال خواهرمه .بخاطر نداشتن سیم‌کارت دیگه با این کاربری اومدم با سیم‌کارت شوهر مامان بابا داداش خواهر دوست همه ی دور اومدم و ترکیدم، متولد ۸۴ نیستم
نمیدونم تعریف‌هایی ک کرد معلوم بود بایک مرد شیشه ای زندگی میکنن

میدونم عزیزم ولی این چیزا طبیعی هستن سربسته و خلاصه وار گوش کن ادامه نده همش انرژی منفیه کاریم نمیتونیم بکنیم

پایینی ما یه خانم مسن با همسر پیرش که خیلی مهربونه و پسر پروشه هر سری میگفت بیا خونمون تنهام گفتم ممنون من با بچه ها سختمه فقط اگه جلوی در میدیدم سلام میدادم روزی چند بار به بهانه های مختلف در خونه منو میزد دیگه کلافه شدم جواب ندادم به شوهرم شکایت کرده بود 

آخر سری که در زد و من جواب ندادم خانمه پسرش رو پر کرد  باعث یه بحث بد بین پسرش و شوهرم شد 

چقدر این متن دکتر الهی قمشه ای زیباست 👌🏻روزی هنگامی که فرزندانتان بزرگ شوند فضای منزلتان خالی از نقاشی های کودکانه خواهد شد؛ دیگر اثری از شکلک های خندان بر روی دیوارهای خانه، حک کردن اسامی بر روی پارچه ی دسته ی مبل ها و طرح های لرزان انگشتی بر روی شیشه های بخار گرفته ی پنجره های خانه،وجودنخواهد داشت.روزی هنگامی که فرزندانتان بزرگ شوند دیگر اثری از هسته های میوه ها در زیر تخت ها وجود نخواهد داشت. در آن روز می توانید مدادی را بر روی میز براي يادداشت كردن پیدا کنید و شيرينی داخل یخچال باقی خواهد ماند.روزی هنگامی که فرزندانتان بزرگ شوند میتوانید برای خود غذاهای بخارپز به جای ساندویچ هات داگ یا همبرگر درست کنید.میتوانید زیر نور شمع غذا بخورید بدون آنکه نگران دعوای فرزندانتان برای فوت کردن شمع ها باشید.روزی هنگامی که فرزندانتان بزرگ شوند زندگیتان متفاوت خواهد شد آنها آشیانه تان را ترک خواهند کرد و خانه تان آرام... ساکت... خالی و تنها خواهد شد.در آن زمان است که به جای چشم انتظاری برای فرارسیدن «روزی» ؛ دیروزها را مرور خواهید کرد... یعنی در ان روزها ؛ دلتنگ امروزتان خواهید شد...پس امروزتان را با آنها عاشقانه زندگی کنید

البته که خودتون بهتر میدونید پسرتون تنها نفرستید. مراقب باشید مثل مادر من نشه از روی محبت خانم همسای ...

هیچوقت پسرم تنها نمیفرستم چون اینجور که از شوهرش حرف زد من احساس کردم شیشه میزنه

تاپیک اولم مال من نیست مال خواهرمه .بخاطر نداشتن سیم‌کارت دیگه با این کاربری اومدم با سیم‌کارت شوهر مامان بابا داداش خواهر دوست همه ی دور اومدم و ترکیدم، متولد ۸۴ نیستم
هیچوقت پسرم تنها نمیفرستم چون اینجور که از شوهرش حرف زد من احساس کردم شیشه میزنه

اگه میخوای کمک کنی زنگ بزن 123 گزارش کودک آزاری بده 

چقدر این متن دکتر الهی قمشه ای زیباست 👌🏻روزی هنگامی که فرزندانتان بزرگ شوند فضای منزلتان خالی از نقاشی های کودکانه خواهد شد؛ دیگر اثری از شکلک های خندان بر روی دیوارهای خانه، حک کردن اسامی بر روی پارچه ی دسته ی مبل ها و طرح های لرزان انگشتی بر روی شیشه های بخار گرفته ی پنجره های خانه،وجودنخواهد داشت.روزی هنگامی که فرزندانتان بزرگ شوند دیگر اثری از هسته های میوه ها در زیر تخت ها وجود نخواهد داشت. در آن روز می توانید مدادی را بر روی میز براي يادداشت كردن پیدا کنید و شيرينی داخل یخچال باقی خواهد ماند.روزی هنگامی که فرزندانتان بزرگ شوند میتوانید برای خود غذاهای بخارپز به جای ساندویچ هات داگ یا همبرگر درست کنید.میتوانید زیر نور شمع غذا بخورید بدون آنکه نگران دعوای فرزندانتان برای فوت کردن شمع ها باشید.روزی هنگامی که فرزندانتان بزرگ شوند زندگیتان متفاوت خواهد شد آنها آشیانه تان را ترک خواهند کرد و خانه تان آرام... ساکت... خالی و تنها خواهد شد.در آن زمان است که به جای چشم انتظاری برای فرارسیدن «روزی» ؛ دیروزها را مرور خواهید کرد... یعنی در ان روزها ؛ دلتنگ امروزتان خواهید شد...پس امروزتان را با آنها عاشقانه زندگی کنید

خیلی دیگه خواستی خوبی کنی دو سه بار غذا بدهولی رفت و آمد نکن بهونه بیار بچم درس داره یا شوهرم دوست ن ...

نمیدونم حس کردم خیلی درمانده اس آخه بچشم بی اعتماد به نفس بود و خجالتی

تاپیک اولم مال من نیست مال خواهرمه .بخاطر نداشتن سیم‌کارت دیگه با این کاربری اومدم با سیم‌کارت شوهر مامان بابا داداش خواهر دوست همه ی دور اومدم و ترکیدم، متولد ۸۴ نیستم

نیازی نیست بیاد خونتون یا برید خونشون هروقت خواستید کمک کنید بهش برید دم در خونشون وسایل و غذایی که در نظر دارید رو بهشون بدید

آواکادو سایت🥑                                                            

هیچوقت پسرم تنها نمیفرستم چون اینجور که از شوهرش حرف زد من احساس کردم شیشه میزنه

وای چه بد، بنده خدا خانمه

دقیقا همسایه مادرم آقا معتاد بود. خانومش حوصلش سرمیرفت میومد خونه مادرم... دیگه مادرم کم کم رابطه رو قط کرد. نظم زندگیش بهم ریخته بود

پایینی ما یه خانم مسن با همسر پیرش که خیلی مهربونه و پسر پروشه هر سری میگفت بیا خونمون تنهام گفتم مم ...

چه آدمایی  چرا باید آدم بزور با کسی ارتباط داشته باشه

تاپیک اولم مال من نیست مال خواهرمه .بخاطر نداشتن سیم‌کارت دیگه با این کاربری اومدم با سیم‌کارت شوهر مامان بابا داداش خواهر دوست همه ی دور اومدم و ترکیدم، متولد ۸۴ نیستم
نمیدونم حس کردم خیلی درمانده اس آخه بچشم بی اعتماد به نفس بود و خجالتی

دلم براش کباب شد یعنی بچه ها هر جا شرایط بدی رو تجربه کنن قلبم آتیش میگیره خدایی 

ولی خودت واجب تری خونه رو بهونه بیار زندگی خودت و بچسب   

چقدر این متن دکتر الهی قمشه ای زیباست 👌🏻روزی هنگامی که فرزندانتان بزرگ شوند فضای منزلتان خالی از نقاشی های کودکانه خواهد شد؛ دیگر اثری از شکلک های خندان بر روی دیوارهای خانه، حک کردن اسامی بر روی پارچه ی دسته ی مبل ها و طرح های لرزان انگشتی بر روی شیشه های بخار گرفته ی پنجره های خانه،وجودنخواهد داشت.روزی هنگامی که فرزندانتان بزرگ شوند دیگر اثری از هسته های میوه ها در زیر تخت ها وجود نخواهد داشت. در آن روز می توانید مدادی را بر روی میز براي يادداشت كردن پیدا کنید و شيرينی داخل یخچال باقی خواهد ماند.روزی هنگامی که فرزندانتان بزرگ شوند میتوانید برای خود غذاهای بخارپز به جای ساندویچ هات داگ یا همبرگر درست کنید.میتوانید زیر نور شمع غذا بخورید بدون آنکه نگران دعوای فرزندانتان برای فوت کردن شمع ها باشید.روزی هنگامی که فرزندانتان بزرگ شوند زندگیتان متفاوت خواهد شد آنها آشیانه تان را ترک خواهند کرد و خانه تان آرام... ساکت... خالی و تنها خواهد شد.در آن زمان است که به جای چشم انتظاری برای فرارسیدن «روزی» ؛ دیروزها را مرور خواهید کرد... یعنی در ان روزها ؛ دلتنگ امروزتان خواهید شد...پس امروزتان را با آنها عاشقانه زندگی کنید

شوهرم خونه بود نمیتونست امروز کاری کنه برای آینده ترس دارم


مگه حتما باید کاری کنه ؟ وقتی بدبین باشی مثل من چه بدونی کاری می‌کنه چه نه حتی دلت نمی خواد غریبه رو به حریم خونه ات راه بدی ...

می خوای اسمشو بذار « کارما » یا بگو «چوبِ خدا » یا «تقاص» ،« تاوان »، یا اصلا بگو «حضرت ابوالفضل میزنه به کمرش »! ولی اینو بدون اگه دلی رو واقعا شکستی جوابش رو حتما میگیری دیر یا زود ...( دل شکستن مجازی و حقیقی هم نداره )

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792