بچهام پیش دبستانیه
نوه دوستم هم تو همون مدرسه است
اوایل از روی دوستی و رودروایسی چند باری قبول کردم که نوهاش را از مدرسه بیارم چون تو یک ساختمان و همسایه ایم اما کم کم شده عادت چون چندین بار دیگه تکرار شد موقع تعطیل شدن مدرسه ناگهانی زنگ میزنه میگه دخترم کار داره نیست منم نمیتونم بیام شما بیزحمت نوم رو از مدرسه ببر خونه
امشبم زنگ زد گفت نوهام خونمون امشب میمونه صبح که بچت خواستی ببری نوه مو ببر که یکیمون بریم
شما باشین چیکار میکنید
اصلا خوشم نمیاد ازین کار