۳۴ سالمه
ولی مثه چی پشیمونم ، شوهرم اصلا اخلاق نداره ، هیچ وقت پیشش احساس آرامش نکردم ، برعکس همیشه تو استرسم که الان از فلان چیز بهونه میگیره و دوباره دعوا راه میندازه ، کل خانوادمو فامیلام باهاش قهرن از بس بی ادبو بد دهنه
ازدواجمون سنتی بود ، خواهرش منو تو خیابون با مادرم دید و از مامانم شمارمونو گرفت ، دو ردز بعد با مامان و خواهرش اومدن خونمون منو دیدن ، من گفتم نه ولی شرایطشون توب بود بابام و مامانم اصرار زیاد کردن که قبول کن داره ، منم به زور قبول کردم ولی هرچی گفتن در موردش اغلب دروغ بود ، گفتن دست و دلبازه ، خسیس از آب دراومد ، گفتن سر کار ثابته و بیمه داره دیدم نه قرارداری هست و بعد عقد بیکار شد ، گفتن خیلی مودبه چون مهندسه ، دیدم انقد فحاشو بد دهنه که مامانش براش زن گرفته از دستش راحت بشه ، بزار خلاصش کنم حتی خانوادمم استباهی که تو انتخاب این کردن رو گردن نمیگیرن وقتی بهشون میگم شما منو به این روز نشوندین میگن میخواستی قبول نکنی
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
