گاهی میخوان برن بیرون شب موقع شام میرن اصولا اخر هفته ها غذامنونیه
میگه برا دوستمم لقمه بگیر میبریم بیرون میخوریم
الانم ساندویچ اماده کر مبیاد برا دوتاشون ببرن
گاهی ب شوهرم میگفت خونه غذا نداریمچی دارید براشون تو دیس میکشیدمتو حیاط میخوردن
ی سری اومد شام برد اومد گفت چای بده قاطی کردم گفتم شکم دوستتو من باید سیر کنم
پسره بدبخت رفت🤦♀️نشنیدا حرف منو ولی شوهرم مجبور شد بپیچونتش