الان بایکی از اعضا صحبتش بود
من شوهرم مهربونه .خیلی دوسم داره .بچمون هم همیشه تو اسایشه.کلا تو زندگی کم نزاشته واسمون واسه موقعیت یا پولش هم زنش نشدم چون وضع خانواده خودمم خوبه
ولی حس میکنم یه وقتایی با خانوما دیگ رابطه جن هم داره
نمیگم راضیم ولی بهش گفتم وای به روزت اگه روزی چیزی ازت ببینم..
یه خانومی میگفت سختت نیس
گفتم با این وضعیت بد و لختی پوشیدن دخترا زنها بگم چشمات ببند برو بیرون؟ یا طلاق بگیرم خودم و بچمونو بدخت کنم از چاله بیفتم تو چاه؟
وقتی همجوره بهم محبت میکنه میرسه لگد به بختم بزنم ؟
مگه راه دیگ ای هم هست