خانم بودن
هردو هم سن بودن
تو دوتا زمان مختلف
گفت دخترم یه لحظه
خیلی عذر میخوام شرمنده شما به سن ازدواج رسیدی؟ من سریع گفتم نه خانم
این یکی که پایین مینویسم اولی بود
اون یکی هم گوشی به دست بود گفت دخترم چندسالته؟ گفتم ۱۸ ، گفتم حتما میتواد نظر سنجی ای چیزی بکنه
یهو یه کاغذ گرفت جلوم گفت پسرم خلبانه ، شما قصد ازدواج نداری؟
من مامانم داشت جلوتر صدام میکرد زود گفتم ببخشید باید برم رفتم
چطور تو خیابون خواستگاری میکنن؟ چجوری اعتماد میکنن
شاید من دختر خوبی نباشم