منم قبلا اینجوری بودم کلیدخونه ام دست جاریم بود کلا من وتویی نداشتم ولی کم کم فهمیدم همه اولویت خودش ...
خب ببین عزیزم مادرم با زن عموم رابطه خوبی نداشت ولی به خاطر پدرم تحمل کرد حالا ما و دیگه کاربرا نمگیم مادرم شو میگیم حداقل یه شب مهمونی دعوت کن با مادرش مشکل داری به بچه ش چه ربطی داره.یه شب مهمونی دعوت کردن اینهمه بحث نداره.الان شوهرت هم حساس شده
خب ببین عزیزم مادرم با زن عموم رابطه خوبی نداشت ولی به خاطر پدرم تحمل کرد حالا ما و دیگه کاربرا نمگی ...
یکی دوباری دعوت کردم ولی میترسم کلا قرارباشه خیلی انعطاف نشون بدم توبرنامه هام به خاطراو وروتینمون به هم بخوره درحالیکه اونا اولویت خودشونن من چرا اولویتم بچه اوناباشه جای خانواده خودم ؟
عزیزم بهونه نیار دعوت ش کن .در نظر بگیر اون غریبه س جوانه به فهم خانواده ش رفتار نکن.رفتار همسرت،مهمانی مادرت ،شادی بچه ها همه همه بهانه اس خودت هم میدونی .
ولش کن همون کاری رو بکن که خودت دوست داری تو مسئول زندگی خودت هستی قرار نیست برای خوشایند دیگران از برنامه هات بزنی اون فرد هم وقتی داشته دانشگاه توی اون شهر می اومده مگه به حساب شما اومده. بچسب به زندگی خودت که هر چی بیشتر به اهداف خودت بچسبی بیشتر برد کردی البته اگه خودت لذت می بری از دعوت کردن اون فرد این کارو بکن وگرنه مهمونی دادن از سر اجبار اشتباه محضه