با داشتن همچین بچه ای میشه بیخیال بود

دختر دومم 10 سالشه  احساساتی و زود رنجه از طرفی به شدت اذیت میکنه با رفتاراش  .طول سال  بجز تابستون بقیه فصل ها سرما میخوره و همه رو مریض میکنه.. چند تا متخصص هم رفتیم ولی خدا روشکر نه مشکل لوزه داره نه گوش و حلق و بینی.... یه مدتی هم شربت برای سیستم ایمنی بهش دادم ولی افاقه نکرد آزمایشاشم مشکلی نداره.. فقط تا هوا سرد میشه لباس نمیپوشه اذیتم میکنه بعضی وقتا تو ساختمون میاد لباس گرم میپوشه که عرق کنه و بعدا سرما بخوره.. بخدا از دستش روانی شدم الان چند روزه مریضه  منو و بابا و خواهر و برادرش رو مریض کرده الان پسرم خوابیده ولی به سختی نفس میکشه اگه بگم تو طول سال چقد دکتر میرم کسی باور نمیکنه.. خیلی رو فاز لجه مدام کنار بچه سرفه میکنه که اونو هم مریض کنه.. اینم بگم که پیش مشاور نمیاد و خیلی استرسی هست و دروغ میگه یه دفعه هم از روانپزشک مشورت خواستم بهم یه قرص داد برا استرسش.. روز دوم باباش گفت این قرصا رو نده بهش و یه مشت اراجیف جلوش گفت اینم دیگه نخورد 

بخدا از دستش خسته شدم کلا بچه بد قلقی هست تا نوزاد بود همیشه ریفلاکس داشت و شبا گریه میکرد بزرگتر شد هم باهاش مشکل دارم قبلش سوگلی باباش بود و از روزی که داداشش اومده  رفته کنار و کلا بهم ریخته از یه طرف دلم به حال دختر اولم میسوزه از یه طرف به حال دومی از یه طرفم به حال سومی بچم همیشه مریضه.. از یه طرفم به حال خودم که چرا حماقت کردم سه‌تا آوردم اونم با شوهری که اصلا نه درک داره نه باهام همکاری میکنه.. الان دلم فقط مرگ میخواد خسته شدم بخدا