از همممه چی متنفرم حتی بچمو دوس ندارم یکلام باهاش حرف نمیزنم یه جورابم نخریدم
اینقد بهم سخت گذشته که دنیا به چشمم نمیاد
از پنج هفته استراحت مطلق بودم تا الان که پونزده هفتم و تا اخر چنماه مونده 😭
حتی حمام ده روز یبار میرم منی که هر روز حمام بودم
مدام خونریزی داشتم روزی نبوده قطع شه
تو پونزده هفته فاینال شدم طول سرویکس شده ۲۲
خدایااا میخواستم با رضایت خودم بیام خونه فکرشو کن دیگه راضی به درمان نبودم گفتم فقط راحت شم
خانوادم نزاشتن بیام 😭💔
دکترم انگار اصلا امیدی نداشت بمن یجوری میگفت تلاشتو کردی
وای خدا که اگه میدونستم اینقد بارداری سخته هیچوقت نمیشدم 😭😭😭