جان عزیزت تا اینجا اومدی تا اخر بخون و کمکم کن لطفا
خلاصه میکنم من پدرم خیلی ظالمه از بچگی زد تو سرمون
هیچ وقت خرید نکرد برامون یدونه هزاری نداد با اینکه پولداره بجان خودم کفش نداشتم لباس ندارم تاحالا به عمرش خرید نکرده ی هزاری نداده مادرم خرجم میده خودش کار میکنه به بدبختی خیاطی
هزاربار بهم گفته ج نده ولی من ج نده نیستم
نمیزارع از در خونه برم بیرون حبسم تو اتاقم چندساله حالم داغونه افسردگی شدید دارم حتی مزیض میشم پول نمیدع نمیزاره دکتر برم از بچگی جلو همه طردمون کرد داعم فحش دعوا تو خونمون از دستش
و خیلی خیلی چیزای دیگه خیلی زیادن ۱ کتاب میشن بالاهایی که سرمون اورد
شما باشید میتونس حس اینکه پدرتونه بهش داشته باشید؟من فراموشش کردم کلا انگار غریبست