زنگ زدم دیشب
هیچ کاری نکردن واسم فقط سعی کردن با حرف آرومم کنن که به چه دردم میخوره وقتی جونم در خطره
مامانم بهم سم داده بهم خودتو بکش راحت شو انقد حالم بد یود خواستم سمی که بهم داده رو بخورم بمیرم ولی بعدش گفتم کسی که باید خودشو بکشه من نیستم
خواهرمم بهم قرص داده میگه ما میریم بیرون تو خودتو بکش با این قرصا