اون خیلی خسیسه و بیشتر موقع ها باهاش بیرون میرم خیلی دختر خوبیه ولی خسیسه شاید بخاطر باباش چون اینطوره
رفتیم غذا بخوریم من هر غذایی نمیتونم بخورم رژیمم بعد رسیدیم اونجا گفت من نمیخورم منم نشستم تنهایی خوردم اونم جلوم نشسته بود حالا این هیچ دلش نخواسته اصلا بگم ولی اونم قبلش میخواست بخوره
ولیی انتظار داره هر جا پیاده بریم بابا این پا هست ربات که نیست اصلا دلش نمیاد پول بده به اسنپ با ماشین راه میره😑
چيکار کنم؟!