2777
2789

تو خیابون. وقتی بچه کوچیک می دیدم  که 

چنان با چشمام دنبالش می کردم  که 

گردنم تا نود و یک درجه  می‌چرخید 

به نود ویک که میخواست  برسه صدای ترق گردنم در میاد لولا ها به هم گیر میکرد  ودیگه چرخش نمیچرخید 

بین خودمون باشه خیلی وقتا این نگاها شدید تر میشد برای دیدن بچه ها کارم به تعقیب گریز میرسید  ☹️

اونحوری که یک کیس با طعم گوجه سبز  رو پیدا می کنم و چند خیابون رو دنبالش میرم تا ببشتر ببینمش 🥺❤️

البته این یک طرفه نیست بچه ها  هم زیاد نگاهم می کردن

چون من انکار از تلویزیون در اومده بودم 

 ابروهام پرپشت کلفت بود چهرم شبیه آقای همساده  وکلاقرمزی بودم 

 (فکر  چیز خوبه، ولی اگر بیش از حد بشه مثل یه آلودگی میمونه که زندگیتو نابود می کنه

من عمیقاً دلم میخواد ندارد نیاز دارم 

کاش یکی به جوجه های عموم اضافه بشه 

کاش یکی تو فامیمون یه حرکتی میزد 

خسته شدم از آدم بزرگا

آدم جدی ها

 (فکر  چیز خوبه، ولی اگر بیش از حد بشه مثل یه آلودگی میمونه که زندگیتو نابود می کنه

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

بیا بچه هامو بدم نگهدار یه هفتهقول میدم تا چندسال به هیچ بچه ای نگاه نکنی💔🤣

😂😂😂😂😂😂😂😂

ولی نگاه کردن وبوسیدنشون و داشتشون 

تمام خستگی ها رو می‌بره 

 (فکر  چیز خوبه، ولی اگر بیش از حد بشه مثل یه آلودگی میمونه که زندگیتو نابود می کنه

بیا بچه هامو بدم نگهدار یه هفتهقول میدم تا چندسال به هیچ بچه ای نگاه نکنی💔🤣


منم بچه خیلی ریزه دوست دارم 

مثلاً نوزاد 

که حرف نمیزنه 

با نگاهشون صحبت می کننن🥺

 (فکر  چیز خوبه، ولی اگر بیش از حد بشه مثل یه آلودگی میمونه که زندگیتو نابود می کنه

آخیییی ، منم این مدلی بودم 

انقدر عاشق بچه بودم که همه خانوم های همکارم یه دور بچه هاشون رو آوردن سر کار که من ببینمشون .

 وای فرض کن توی جشن عقدم یه نفر نوزاد داشت ، اصلا نمیدونستم نسبتش چیه باهامون ، اجازه گرفتم بچش رو بغل کردم و باهاش عکس گرفتم 😂😂😂😂😂

وقتی یه بچه داره راه رفتن رو یاد میگیره و دائم زمین می خوره ، هیچ وقت با خودش نمیگه که شاید من برای اینکار ساخته نشدم
آخیییی ، منم این مدلی بودم انقدر عاشق بچه بودم که همه خانوم های همکارم یه دور بچه هاشون رو آوردن سر ...

وایییییییی

حالا من روی اینو ندارم که بگم بدش بغلم 

چون بعضی ها روی بچشپن حساسن 

بدشون میاد یکی بوسش کنه بغلش کنه

من اینطوریم که شاید طرف خوشش میاد 

من علاقه زیادی به بودیم لپ دارم 

اصلا اهل قربون صدقه نیستم فقط می بوسم 

میترسم بدشون بیاد 

پسر خالم کوچیک بود پیش ما بود  من دور از چشم دیگران  میبرم تو اتاقم 

حسابی لپ های رو می بوسیدن می کشیدم اونم گریش در می اومد 😂

 (فکر  چیز خوبه، ولی اگر بیش از حد بشه مثل یه آلودگی میمونه که زندگیتو نابود می کنه

واییییییییحالا من روی اینو ندارم که بگم بدش بغلم چون بعضی ها روی بچشپن حساسن بدشون میاد یکی بوسش کنه ...

منم توی خیابون به کسی نمیگفتم بچه رو بده بغلم ، ولی دیگه توی اون مجلس عروس بودم ، فرق داشت 😂😂😂😂

من کاری به لپ بچه ها ندارم ، یعنی به خودم باشه که دلم میخواد گازشووووون بگیرم انقدر پنبه ای هستن ولی دلم نمیاد ، دوست ندارم اذیت شن ، بیشتر دستشون رو ناز میکردم و میبوسیدم و میخندوندمشون حالا با حرف یا دالی بازی و این چیزا 

وقتی یه بچه داره راه رفتن رو یاد میگیره و دائم زمین می خوره ، هیچ وقت با خودش نمیگه که شاید من برای اینکار ساخته نشدم
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز