چهارساله جداشدم بخاطر کتک کاری های شوهرم یه پسر پنج ساله دارم که با باباش زندگی میکنه باباش نمیارتش من ببینمش لج کرده باهام😢 بعد طلاقم رفتم دانشگاه رشته حسابداری الانم اخرای درسمه و تابستون درسم تموم میشه باسختی درس میخوندم چون تمرکز نداشتم وهمیشه ذهنم جای دیگه بود…ولی راحت شدم ازون همه فضای مسموم واسترس وکتک خوردن الکی ویه ادم مریض الان تنها غمم بچمه که پیشم نیست ولی امید دارم وقتی بزرگ شه خودش بیاد پیشم من هرچی به پدرش میکم بیارش نمیاره میگه بیا صیغه شو ومن هم ازش بدم میاد بهش باج نمیدم…دوست پسرهم داشتم تواین چندسال ارمنستان رفتم ترکیه رفتم وقصددارم بعددرسم برم سرکار هیچوقت حتی تو بدترین روزام که همش گریه میکردم سمت قرص اعصاب واینا نرفتم اگر شما هم جداشدین وقتتون رو برای ساختن خودتون بزارید واسه درس واسه مهارت یادگرفتن بااینا شوهرم همه ی طلاها رو ازم پس گرفت ومهرمو بخشیدم یه مبلغ کمی داد که فقط تونستم باهاش یه ماشین بخرم ولی ارامشم بیشتر ازینا ارزش داشت
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
از خانه قدم به دنیای بیرون بگذارید در حالی که زنانگی تان پشت در جامانده است، تا انسانی در جمع حضور یافته باشد و اندیشه و گفتار و رفتار او مورد توجه و احترام قرار بگیرد نه جلوههای زیبای جسم و زنانگیاش.(امام موسی صدر)
دنبال رابطه دایم باشی و سالم سختی ها رو طی کردی خدایی نکرده یکی از لین پسرا دوباره ناراحتت نکنن
از خانه قدم به دنیای بیرون بگذارید در حالی که زنانگی تان پشت در جامانده است، تا انسانی در جمع حضور یافته باشد و اندیشه و گفتار و رفتار او مورد توجه و احترام قرار بگیرد نه جلوههای زیبای جسم و زنانگیاش.(امام موسی صدر)