2777
2789

نمی دونم دردم به کی بگم خستم از همه چی خستم از بس که تظاهر کردم همه چی خوبه بابا منم ادمم من الان دغدغم باید دانشگاه می شد  نه این مسائل پیر کننده

۴ ساله ازدواج کردم با خانواده شوهر یکی هستیم تو یک ساختمون با جاری و اینا شام ناهار همه باااااید پایین حاضری  بزنیم ..

پدرشوهرم نذاشت درس بخونم یا همه سختی ها فقط دوسال بعد ازدواج تونستم درس بخونم هر روز جنگ و دعوا استرس

الانم که با بچم درگیرم 

هر روز پدرشوهر عوضیم یجوری  عصبیم میکنه 

امروزم ابگوشت بود ناهار برای پسر جاریم گوشت انداخت بیشتر از دختر من  این هیچی همیشه همینه اعتراضی ندارم 

رسید ب گوشت کوبیده واس پسر اون نصف کاسه پر کرد. برای شوهر من یک پیاله بعدم یک قاشق  برای دختر کن ریخت کفت بسه؟ با اینکه آبگوشت هم نخورد 

بعدشم برای پسر جاریم باز ریخت گف زیاده 

منم از برای شوهرم ریختم برای دختر خودم و ابگوشت هم اضافه کردم برگشت گفت بذار بمونه برای شوهرت منم گفتم پس دختر من چی بخوره؟؟؟


اخرم گفتن  بذار رو بخاری ابگوشت رو( همسر من ابگوشت نمیخوره) 

گفتم نمیخوره گفتن پس چی بخوره اون یذره گوشت کوبیده رو؟؟؟


بعدشم یکم مونده بود پدرشوعرم برگشت ب جاریم گفت بیا بیا گوشت کوبیده  بخور مونده گفت سیر شدم گفت نه بخوررر


از این می سوزم شوهر خر من  عین  چی شب روز تو بیابون کار میکنه خرجی اینارو میده چون ماشین با پدرش شریکن هیچی برای خودمون نمی مونه ایناهم اینجوری با ما رفتار میکنن 

ب منم گفته تورو. طلاقت میدم ولی از خانوادم جدا نمیشم

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

عزیزم همه اینها با تحقیق قبل از ازدواج قابل پیشگیری بود 

وقتی یکی تاپیک ازدواج میزنه میگیم این شرایط مناسب نیست متاسفانه یه عده دیگه میان میگن نه شوهر کمه و گیر نمیاد و اینها راحت میگم ۸۰ درصد ازدواج هایی که آخرش بد تموم میشه از همون اولش مشخصه منتهی چشم و گوش ها اون موقع بسته است 

لعنت خداب هر چی مرد بچه ننه اس

من خیلی بهم ظلم شده این دنیا خیلی بهم بدهکاره ب خودم ب بچم که یک مادر بی حوصله و ضعیف داره که همیشه با بغض و گریه یهش شیر میده 

تو رو میخواد بترسونه شوهر منم از این گورها میخوره یه بار گفتم باشه طلاق بده خودش به غلط کردن افتاد 

اگه زندگیت دوست داری اصلا بهشون توجه نکن از سهم شوهرت بردار تا متوجه بشه 

ببین منم بچه ام دختره بچه جاریم پسر خیلی فرق میزارن اوایل حساس بودم اذیت میشدم اما الان خودم احترام دخترمو میگیرم صدهزار بار قربون صدقه اش میرم خودم براش همه چی جدا میکنم بخوره و تو دلم اونا رو به خدا واگذار کردم میدونم دلت سوخته اما از این به بعد به خودت برس به شوهرت به دخترت بالاشون ببر 

لعنت لعنت خدا بر این پدر مادرا که دختر مردمو بدبخت میکنن توروخدا شمام می بینید مشکل دارید تند تند بچه نیارید از نسل این نفرین شده ها دیگه خوردن هم بحث داره سر اونم بحث میکنن باهات آخه

یسری چیزای رو باید قبل از ازدواج ببندید مثل خرجی دادن و نفقه . مثل زندگی با خانواده یا چگونگی زندگی با خانواده ها .تحصیل و تعداد فرزندان و غیره  دیگه بعدش باید ساخت! 

الان وقتی قبول کردی با خانواده همسرت زندگی کنی خب بکن دیگه اینام این مدلین

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز