اول از همه من آدم ناچیزی هستم ذره ای نه حق قضاوت نه حق مسخره کردن قاضی خداست و ما همه هیچ هستیم
ما یه همسايه داریم این آقا و خانم سه تا بچه داشتن طلاق گرفتن بچه ها همگی بزرگ
مادر خانواده که طلاق گرفت دختراش هم از همسراشون جدا شدن و الان اوضاع بدی دارن متأسفانه عروسشون میگفت خارشوهر هام خرابن و این حرفا
بعد الان خود عروس خانم هم خیانت کرده به همسرش اما همسرش نمیدونه و میخاد طلاق بگیره
همسايه ها میگفتن معلوم نیست ایم مرده چه لقمه ای سر این سفره آورده که خانوادش نابود شدن
هرکی پا میزاره تو خونه اینا اینطور میشه وضعش
نظر شما چیه