بار اول دیدمش حرف نمیزد باهام اصلا ازم می‌ترسید نگاهمم نمیکرد روزای بعدی بهش گفتم چقدر دوسش دادم ازش معذرت خواهی کردم بابت همه جیز آدم های اشتباه تصمیم های غلط اینکه دلش شکسته بچه خیلی سختی کشیده روزای بعدی آروم شد نگاهم میکرد بغلش میکردم لبخند میزد امروز حتی بهم گفت من واقعا دوست داشتنی ام خنگ نیستم ؟ توی روز ده دقیقه چشماتون ببیند برید پیشش زخمای گذشته رو باهم ببینید و ببخشید
وا
من براش کارتون های مورد علاقش میزارم نمیدونم په حال خوبی داره براش شیر کاکائو میخرم کتاب مورد علاقش میخونم میبرمش پارک عاشق تند تند تاب بخوره یا بستین رو آب کنه بعد بخوره عاشق مرغ سوخاریه
از دست دادمش من دیگه بزرگ شدم
نه بابا دلمُرده تر از این حرفام
یه بار به ویشنهاد چت جی پی تی دیدمش بهش محبت کردم حالم حیلی خوب شد
کودک درونم نه
ولی با خود درونم خیلی درگیرم
بعضی وقتا بهش میگم برو اونور😂
با حرفت اولین باره دارم به حال خودم فکر میکنم
کاش منم میتونستم 🥲
مال من بیش فعال هست گاهی نمیشه کنترلش کرد
اوهوم
برا من تاب و سرسره دوس داره تازه بازی کرده
کارتونای مورد علاقشم با چیپس و پفک و ماست موسیر و لواشک و بستنی لیوانی نرم میخوره
تو کوچه میدوء
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
2 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
