چنداز فامیلامون خیلی اتیششون تند شده بود و یکی مثلا وقتی بهش سلام میکرذم جواب نمیداد اصلا
یکی ذیگه اول میومد داخل ب همه سلام میکرد ب من سلام نمیکرد
چون مامانش بعش یاد داده بود سیاست داشته باش ، و حتی یجا میرفتیم هم همین حالت بودن، بعد یکی دیگ۸ فامیلامون که کلا توی جادو بود و دم ب دیقه برامون دعا میگرفت اما ما متوجه نمیشذیم اون زمان و بعدها متوجه شدیم، و فامیلی که فقط پشت سرم حرف میزد، اون موقع من ی استوری میزاشتم کلی چرت و پرت میگفتن الان بقیه فامیلام که کراپ میپوشن و غکسشونو میزارن بااون وضع خ...ایه ندارن چیزی بگن، چون مادر من ساده لوح بود و تحت تائثیر قرار میگرفت اما اونا مادرشون پاره میکنن