تو خوابگاه خیلی بهم سخت میگذره بچه های اتاق قبلی اذیتم میکردن اتاقمو عوض کردم ک راحت شم اومدم یه اتاق جدید حالا همه هم رشتن جز من و چند ترمه باهم دوستن هرچی تلاش کردم نمیشه ک منم مثه دوستاشون باشم و تقریبا همیشه تنهام خیلی هم خوشم نیومده از اخلاق و ایناشون خسته شدم ازین وضعیت و لااقل باید تااخر این ترم نه بلکه تا اخر ۲ترم تحمل کنم میشه حرف بزنید و از همه مهمتر بهم روحیه بدید ک حل میشه؟ک زود میگذره؟🥺
خدا جونم هرلحظه حضور پر از عشقتو توی زندگیم حس میکنم بااینکه بنده خوبی نیستم🥲هزاران بار شکرت🥹🤍"آقایون درخواست ندین لطفا خانوماهم اگه درخواست دادین لطفا قبلش توی تاپیک علتشو بگین"🌸...اگر بهم پریدی و بد حرف زدی و جوابتو ندادم بدون درحدی نیستی خودمو بخاطرت ناراحت کنم..😄یه صلوات به نیت موفقیت تحصیلی و شغلیم هدیه به پدر عزیزمون امام حسین میفرستی؟"شاید کمی دیر بشه ولی نمیذارم حسرت شه"🫠اگههم تونستی یه فاتحه یا صلوات برای عزیزِ از دست رفتهم بفرست دوست مهربونم🙂🖤در قفس ماندهام بی نفس مانده ام ای امان از جدایی، همچو لالایی خواب شیرین تورا خواهم ای دوست کجایی، همچو ماهی که در برکهٔ قلب من عکسِ رویت نباشد،رفته ای تا دگر شوق دیدار من آرزویت نباشد...🥀
نگران نباش عزیزم آدم با پدر مادرشم تو یه اتاق باشه اعصابش خراب نیشه هر جا دیگه هم بری باز به مشکلاتی داره همینجا بمون کم کم عادت میکنی بعدم سه ماه دیگه هوا خوب میشه اصلا کسی تو خابگاه نمیمونه فقط شبا هستی دیگه روزا میری میگردی
واسه چند لحظه آرامش اومدم اینجا و در نتیجه حوصله بحث ندارم .شما درست میگی تمام ! اگه امضام رو خوندی و دوباره ریپلای زدی یعنی مشکل داری خودتو ب دکتر نشون بده