قشنگم میفهممت
اون انتظاری که شما از رابطه با همسرت داشتی برآورده نشده
چند ساله ازدواج کردی؟
ببین نمیدونم همسرت چیکار کرده که میگی بی احساسه
اما من هم همین حس رو داشتم نسبت به رفتارهای همسرم
کم کم قلق همدیگه رو یاد گرفتیم
تازه یکی دوساله همدیگه رو میفهمیم
بعد از ۱۴سال زندگی
اینک خدمتت بگم که گاهی اونقدر به مرد یا زن فشار میاد به لحاظ روحی یا مالی
که دیگه توانی برای ابراز محبت نمیمونه
من اگر برگردم به قبل، حتما دوباره «تاپیک ظرافت زنانه» رو میخوندم
+ گیر نمیدادم به همسرم و وظایف خودم در خونه رو انجام میدادم. مثلا وظیفه من، محبت کردنه، همین رو به بهترین شکل انجام میدادم.
وظیفم زندگی رو مدیریت کردنه، حتما با درایت در زندگیم رفتارمیکردم. مخصوصا قضایای مالی و ارتباط با دیگران.
وظیفم رشد کردنه، زبانم رو بهتر رشد میدادم.
https://www.ninisite.com/discussion/topic/12918445/گزیده-ی-مطالب-تاپیک-های-مدیریت-مخارج-و-درآمد-هاا-و-نحوه-ی-بهتر-پس-انداز-کردنشون?page=70
این تاپیک رو هم بخون
خلاصه که خودم رو در بهترین حالت قرار میدادم
تمرکز کامل بر خودم
و برداشتن تمرکز از همسرم
اگر زیاد صحبت میکنی، حتما کمش کن.