دوست دانشگاهمه و خوابگاه می مونیم با هم تولد اون ۸ ابانه من ۱۱ ابان بودم بهم گفتش بریم بیرون من برات کادو و گل گرفتم ، منم رفتم براش کادو خوشگل گرفتم بخدا نصف اردبیلو گشتم یه گردنبد خوشگل خریدم
آقا ما رفتیم بیرون دیدم ابن دستشو گرفته به خشتکش ، هیچی برام نگرفته بود نه کادو نه گل
بعد من خیلی ناراحت شدم ، گفت برات میگیرم عشقم بعد دید من خیلی ناراحتم گفت عسل سفارش دادم هنوز نرسیده که بخدا قسم دروغ میگفت
رفتیم کیک تولد گرفتیم و شمع فوت کردیم بعد استوری گذاشت و از من تشکر کرد
من حساسم یا اون منو احمق فرض کرده؟
