بقیه از کودکی عاشق حسین ( ع ) می شوند درحالی که صدایی آرام در گوشم میگوید حسین ( ع ) روزی با دستان خودش نامش را قلبت حک خواهد کرد 💚 گم کرده ام خود را تو پیدایم کن ❄️
صب میخام صبحونه برم بیرون بعدش پیش پارتنرم تا۳ بعد ۴تا ۶ونیم دانشگاه کلاس دارم
بعدشم برنامه ای ندارم
وقتی بمیرم هیچ اتفاقی نخواهد افتاد...!!!نه جایی بخاطرم تعطیل میشود...!!!نه در اخبار حرفی زده میشود...!!!نه خیابانی بسته میشود...!!!و نه در تقویم خطی به اسمم نوشته میشود...!!!تنها موهای مادرم کمی سپید تر میشود...!!!...!!! پدرم کمی شکسته تر...!!!اقواممان چندروز آسوده از کار...!!!دوستانم بعد از خاکسباری موقع خوردن کباب آرام آرام خنده هایشان شروع میشود...!!!راستی عشقم را بگو اوهم باخنده هایش در آغوش دیگری،مراازیاد میبرد...!!!من تنها فقط گورکنی را خسته میکنم...!ومداحی که الکی از خوبی های نداشته ام میگوید و اشک تمساح میریزد...!!!و من میمانم و گورستان سرد و تاریک و غم همیشگی ام که همراهم میماند...!!!من میمانمو و خدا،بااحساس خجالتی که ای مهربان چرا همیشه مرا از تو و دینت ترسانده اند...!