وای وای وای یه دعوای بدی شد وحشتناک شدید شد نمیدونم چیکار کنم کلی به بابام داد زدم بابام هم دوقطبی داره از همون این ژن کوفتی رو به ارث بردم حالا خوبه خداروشکر دکتر گفت ۹ ماه دارو بخور دائمی نیست ولی برام دعا کنید به خیر بگذره الان شهر دیگه هستم یک دعوای بدی شد تو همین شهر با مامان بابام تو ماشین نزدیک بود تصادف کنیم سر بابام داد زدم بهش گفتم تو ۳ سال پیش رفتی با یه زن(ببخشید) خراب خوابیدی منو مریض کردی چون رفته بود صیغه کرده بود تازه کلی هم کفر گفتم تازه بابام هی ادامه میداد میگفت الان من هنوزم اون مشکلو رو دارم (یعنی نیاز دارم زن بگیرم) منم داد زدم بلند مامانم گفت عصبانیتت حالت طبیعی نیست مشکل داری گفتم خو مریضم یه مدت وقت بده خوب میشم😭😭😭بابام ماشینو نگه داشت تو خاکی میخواست منو بزنه منم هی بدتر عصبانی میشم از ترس و استرس تا بابام و مامانم بترسن ناخوداگاهم اینجوری شده نمیدونم از چیه الان مامانم و بابام فکر میکنن من مریض حاد هستم چیکار کنم طرز فکرشون نسبت به من عوض شه تورو خدا بگین کلی هم کفر به خدا گفتم خدا منو ببخشه دعام کنین تورو به خدا دعام کنین خدا از گناهام و کفر گفتنام منو ببخشه اتفاقی برامون نیفته توجاده ولی بد دعوای بود میترسم ادامه دار شه چون بابام دوقطبی داره بدش اومده باشه ولی منم خیلی عصبانی شدم دعا کنید جون خودتون به خیر بگذره دعاتون میکنم
پسر من هم با ما خیلی بد رفتاری میکرد از دستش آسایش نداشتیم حالا رفته دانشگاه شهر دیگه اونجا هم با هم خوا بگاهیشون سازگار نیست ولی نمیتونه مثل تو خونه زور بگه