میگه شوهرم از دندون های حیوان های که شکار کرده برام گردنبند درست کرده میگه شوهرم میگه تو پرنسس بعد برگشت گفت شوهر تو برات چیکار میکنه راستش شوهرم خنگه منم با شوهرم دعوا کردم گفت از دادشت یاد بگیر میره شکار هر روز کیلو کیلو گوشت میره زنش میخوره برگشته شوهرم میگه آخه تو تهران کجا میره شکار اون دروغ میگه