حدود سه سال باهم بودیم بهم خیانت کرد بعد تو پاساژ موبایل فروشی داره من بعضی وقتا میرم اونجا بهم برخورد میکنیم ولی نگاهش نمیکنم بعد من پیجم باز بود با پسر داییمرفته بودیم بیرون واقعا مثل برادرمه دبدم استوری باهم گذاشتیم دیده ریپ زده به چه حقی با پسر میری بیرون تو فلانی هزار تا حرف که لایق خواهر خودش بود امروز رفتم پاساژ یه هودی بگیرم دیدم از جلوم در اومد با اخم چشم غره نگاه به من انگار نه انگار خودش چه غلطی کرده منم گفتم دفعه دیگه دور بر من پیدات بشه میام تو پاساژ داد میزنم ابروت رو میبرم پروووووو