1️⃣اولین دلیل که هرکسی میدونه اینه که دختر دنبال پوله و پسر دنبال زیبایی که بنظر من همین کافیه که ثابت بشه اشتباهه اما خب دلایل دگ هم هست و چون این تاپیک رو از سر دلسوزی میزنم میخوام مفصلا توضیح بدم
2️⃣نداشتن تفاهم : اینجوری که میگن مرد سن بالا پخته و درک داره نیست برعکس اینکه چقدر میفهمه مهم نیست شاید تو جامعه خ حالیشه ولی درک متقابل مهمه مثلا مثلا مثلا تو سن بیست زن برای یه چیزایی ذوق داره برای یه چیزایی ناراحت میشه میترسه ... و همه اینا برای مرد مسخره ست
3️⃣در نتیجه همین عدم تفاهم ، خرید کردن مشترک تفریح رفتن مشترک اینا کم میشه میبینی شوهره ترجیح میده با دوستاش وقت بگذرونه و دیر میاد خونه . اصلا شما تو خیابونای ایران کمتر زن و شوهر با هم میبینید
4️⃣کسی که نزدیک دهه ی چهل زندگیشه چون به ثبات شخصیتی رسیده رفتاراش عادت شده و ترک عادت سخته و تغییر نمیکنه
5️⃣ازدواج های با ده بیست سال اختلاف سنی از دلایل زیاد شدن طلاق خاکستریه چون اولش داغن و نمیفهمن و قبلا اگه طلاق نمیشده چون زنها اصلا جرات طلاق نداشتن پس فکر نکنید قبلا خوشبخت بودن
6️⃣جوون بودن ظاهر مرد دلیل خوبی برای گول زدن خودتون نیست چون بهرحال آدم چهل ساله سی ساله نمیشه وقتی میگن قیافش کمتر میزنه خب اون با بوتاکس اینجوری شده موردی هم بوده که زنه بعد ازدواج از قیافه شوهرش خجالت کشیده به زور بردتش کلینیک زیبایی و همش میگفت زشته خب مجبوری ، یا مثلا زنه میگفت مردا اندازه ی گاو نمیفهمن شاید سنش بیشتر باشه بیشتر بفهمه این توی دلشونه بعد توجمع عشقم عشقم میکنن
7️⃣مردا هم زن خ کوچیکتر رو مسخره میکنن مثلا میگن خودم بزرگت کردم واسه من آدم شدی یا خیلی وقتا نیتشون اینه که این کوچیکه حقوقش حالیش نمیشه یا بچه ست هرجور بخوام تربیتش میکنم ، نگاه مردا به زن کوچیکتر برای ازدواج سه علت داره یکی پز دادن پیش این و اون که زن جوون گرفته یکی اینکه این زن رو نیروی کار میبینه ک میخواد استهلاک کمتر داشته باشه یکی هم پرستاری و عصای پیری
این یک فرهنگ سنتیی اشتباه بوده اما الان بیشتر هم شده و این نشونه ی یه مشکل اجتماعیه اونم فقر فرهنگی