منم استراحت مطلق بودم
من کارهایی که خودم انجام دادم را برایت می نویسم شاید به دردت بخوره
هیچ مهمونی رو خانه ام نمی پذیرفتم
هیچ کس
باهیچ کس هم ارتباطی نداشتم نه تلفنی نه حضوری
زنگ خانه را هم قطع کرده بودم، تلفنم رو هم سایلنت کرده بودم
وفقط خواهرم ومادرم چندبار اومدند بهم سرزدند که خودشان همه کارها را می کردند و من یاخوابیده بودم یا درحالت نشسته که راحت نشسته باشم وزیر پام نرم باشه
کارهای دیگه خانه هم ،من وهمسرم دونفر بودیم کلن
همسرم شب ازسرکارمی اومد انجام میداد
غذا هم هفتگی ازیک رستوران پیدا کرده بودیم می خریدیم فریزر می ذاشتیم ، من فقط،گرم می کردم ومیخوردم
وشب قبل میوه برام آماده میزاشتم روی میز
ومغزی جات
یا همسرم غذا زیاد می پخت برای منم بمونه
فقط
راه زیاد نره اول بارداری اش
دولا نشه واسه شلوار پوشیدن ولباس پوشیدن
دستشویی فرنگی استفاده کنه
مواد غذایی را درخوردنش اصلا زیاده روی نکند یعنی همه مواد رو کم بخور زیاد نخور
باهیچ کس در رابطه بارداری یا سقط هات یامشکلاتت حرف نزن
فقط آرامش داشته باشه
آرام وبدون استرس
وشاد...آهنگهای شاد، برنامه های شاد
۹۰ درصد این جریان روحی روانی است، به دوستت بگو باهیچ کس درباره بارداری اش ، سقط اش، و...حرف نزنه، حرفهای دیگران انرژی بدی میفرسته چه خوب چه بد، نصیحت هاشون، سفارش هاشون ، استرس میده به آدم
وخودش درآرامش باشه کاملا
وشب ها که میخواد بخوابه تصور کنه قبل ازخواب، نوزادش توبغلش است وفقط اون رو تصور کنه
این ۹ ماه تحمل کنه و باهمسرش یه زندگی دونفره داشته باشند تا انشالله به زودی ۳ نفره بشن
به خدا توکل کنه