2777
2789
عنوان

بچه ها من مامانمو خیلی اذیت کردم

| مشاهده متن کامل بحث + 402 بازدید | 43 پست
همین تصمیمو گرفتم از امروز میخام دیگه حرف رو حرفاش نیارمخدا کنه بتونم

همون که بی زبون تره اهشم نابودکننده تره ها .حالا اونایی که سرش کلاه گذاشتن به کجا میرسن ؟ سرخودشون کلاه گذاشتن اول .چون مادرت ساده و خوبه کارشون بدجور دامنشونو میگیره

لایک نکنید .توروخدا 

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

توکل به خدا کن و تمام تلاش رو بکن ،مطمئن باش خدا راهور برای باز می‌کنه دستت رو میگیره

منم اون موقع نفرینش کردم آخه خیلی اذیتم میکرد زیاد اذیتم میکرد شبای امتحان روزای مدرسه تو جمع 

پیش همه تحقیر میشدم پشتم همش حرف میزد 

الان مامانمم خیلی وضعیتش بد شده اصلا اون آدم نیست 

منم اون موقع نفرینش کردم آخه خیلی اذیتم میکرد زیاد اذیتم میکرد شبای امتحان روزای مدرسه تو جمع پیش هم ...

به هم رحم کنید ،باهم دوست باشید ، از محبت خوار ها گل می‌شود ،دعای روزانه باشه که خدا دلها تون رو به هم نزدیک کنه 

ببین طرفت اگر ساده وبی زبون باشه کارت تمومه ،چون خدا میاد وسط ، باادمای ساده وبی زبون نباید کاری داش ...

وای دقیقا درسته براماپیش اومده وایسا تایپ کنم واست چی شد

لایک نکنید .توروخدا 
به هم رحم کنید ،باهم دوست باشید ، از محبت خوار ها گل می‌شود ،دعای روزانه باشه که خدا دلها تون رو به ...

الان خیلی وقته بخشیدم و اون روزا رو فراموش کردم میبینم اینطوری داغون شده دلم می‌شکتچنه هردومون داغون شدیم 

ببین طرفت اگر ساده وبی زبون باشه کارت تمومه ،چون خدا میاد وسط ، باادمای ساده وبی زبون نباید کاری داش ...

یه فامیل داشتیم انقدر باما که بی زبون وبی کس بودیم بد بود انقدر دل شکوند خیالش ازبابت ماراحت بود که ازاری نمیرسونیم بهش .ولی تمام احترامش واسه ی بقیه فامیلمون بود خصوصا ازیکیشون که عفریته بود  و زود نفرین میکرد و شیطانی بود خلاصه  حساب میبرد وسعی میکرد دل اونو بدست بیاره که اسیبی هم نبینه کلا منفعتی به ادما نگاه میکرد .آخرین بار که دلمونو شکست باخدا حرف زدم که این مادیگه کاری باهاش نداریم خوودش میاد سمت مااینکارا میکنه چیکار کنم خدایا زد و خداشنید و ایشون مشکلی واسش پیش اومد که هنوز نتونسته دور مابیاد همشم گفته نمیدونم چطور چند روزه این بلا سرم اومد  

لایک نکنید .توروخدا 
یه فامیل داشتیم انقدر باما که بی زبون وبی کس بودیم بد بود انقدر دل شکوند خیالش ازبابت ماراحت بود که ...

دقیقن خدا به خودشون گرفتارشون میکنه بقیه رودیگه ازیادمیبرنن

من خودم مادرم مشکلات زیاد برام درست کرده 

ولی کلا با اینک باش دعوا هم کردم 

ولی بهرنحوی از دلش دراوردم 

درحالی ک من اصلا ازشون راضی نیستم 

ولی زیاد باهاش کاری ندارم 

اما کلا کاری نکردم ک بخاد ناراحت باشه

الانم از پدر مادرم بپرسی میگن ما خیلی ازین راضی هستیم😑

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792