کیا بعد زایمان افسردگی گرفتن
من البته جایی نرفتم ترسیدم دارو بده حالمو بدتر کنه
من
من
۲ماه طول کشید خوب شدم وقت نمیکردم دکتر برم
دوست دهرم برگردم به دوران قبل باردهریم ..اون موقع ها رو خیلی دوست دارم
چی ازارت میده؟
چون فکر میکردم خیلی طول میکشه تا شکم و هیکلم جمع بشه
نمیتونم بجه نگهدارم شوهرم کمک نمیکرد
هم بدنم خوب و زود جمع شد با شوهرمم یه دعوا و جنگ حسابیمون شد بعدش که اشتی کردیم بهتر شد و کمک کرد الانم که بچه داریم رو روال افتاده خیلی راحتتر شدم
همش پیج دکترای اینستا رو نگاه میکنم چیزای جدید یادبگیرم
البته اینکه فک و فامیل رو ندیدم خیلی رو خوب شدنم تاثیر مثبت گذاشت
تا دو هفته کاملا طبیعیه، بیشتر شد باید بری تراپی
بچه اول باور کن به خاطر همین شرایط میترسم دوباره بچه دار شم
هشت ماه اول توی مغزم احساس خلأ میکردم بعداز اون به مرور زمان احساس غم وناامیدی داشتم حتی در بهترین شرایط توی جشن وشادی یه احساس غم همراه با ناامیدی بهم دست می‌داد خیلی تحمل کردم تا بچم یکم بزرگتر شد رفتم کلاس گلیم بافی خیلی توی روحیم تاثیر داست خدا کنه دیکه سراغم نیاد خیلی حس بدیه به شوهرم میگم اگه دوباره باردار شم باید برم تیمارستان بستری شم
وای مامانم ی پا مادرشوهر بود برام انقد ازم ایراد میگرفت مسخرم میکرد
من همش بغضی بودم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
