2777
2789
عنوان

دوستان الان جواب بله بدم تا فردا قبل ظهر عقد میکنیم

| مشاهده متن کامل بحث + 704 بازدید | 63 پست
ن دو طرفه اس کاملا دو طرفه ناراحتن ازم که نمیرم خیلی ناراااااحت ولی من مشکلی ندارم با نرفتن

خداروشکر کن خانواده خوبی داری...بعداً میفهمی اینا همه نعمت هستن..

من مامان یه پسر شیطونم که عاشقش هستیم....و مامان سقط مکرری ام.امیدم به خداست که دارم ادامه میدم...راضی ام به رضای تو مهربانم♥️

خداروشکر کن خانواده خوبی داری...بعداً میفهمی اینا همه نعمت هستن..

عذاب  وجدان نده توروخدا 

میدونم نعمته 

خدا رو هر لحظه هزاربار شکر 

ولی احترام به نظرم بزارن تو این مورد دیگه عالی میشه 

من واقعا حرص دارم میخورم 

نمیدونم گریه کنم 

چیکار کنم

همه چیز از درون تو آغاز میشود

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

عذاب وجدان نده توروخدا میدونم نعمته خدا رو هر لحظه هزاربار شکر ولی احترام به نظرم بزارن تو این مورد ...

😂😂😂پس راحت باش

من مامان یه پسر شیطونم که عاشقش هستیم....و مامان سقط مکرری ام.امیدم به خداست که دارم ادامه میدم...راضی ام به رضای تو مهربانم♥️

۲۴ عزیزم چرا زیادش میکنی هنوز گوگولی کوچولوامولی خب اون از حرص بود

من ۲۴ سالگی پسرم ۴ سالش بوداااا

من مامان یه پسر شیطونم که عاشقش هستیم....و مامان سقط مکرری ام.امیدم به خداست که دارم ادامه میدم...راضی ام به رضای تو مهربانم♥️

ناراحتم بیبی

نمیدونم چی بگم 

من بچه بودم مامانم اینا ازخداشون بود منو نبرن 

منم از خدا خواسته میموندم‌خونه

من مامان یه پسر شیطونم که عاشقش هستیم....و مامان سقط مکرری ام.امیدم به خداست که دارم ادامه میدم...راضی ام به رضای تو مهربانم♥️

ارتباطی به بحث داشت؟

ارتباطی به شما داشت؟ خیر هرگز پس سکوت عزیزم 

گفتن ۲۵ سالته اینو میگی من چی بگم 

منم کنجکاو شدم 

پس ارتباط داشت

همه چیز از درون تو آغاز میشود

شما عجله داشتی عزیزممن خودم هنوز نینی ام

شکر راضی ام 

الان ۲۸ سالمه پسرم کلاس سومه 

مثل داداش کوچیکمه

من مامان یه پسر شیطونم که عاشقش هستیم....و مامان سقط مکرری ام.امیدم به خداست که دارم ادامه میدم...راضی ام به رضای تو مهربانم♥️

نمیدونم چی بگم من بچه بودم مامانم اینا ازخداشون بود منو نبرن منم از خدا خواسته میموندم‌خونه

خیلی اذیتم که اینجا تاپیک زدم 

خودمم نمیدونم چیکار کنم 

هیچیییی به ذهنم نمیرسه

همه چیز از درون تو آغاز میشود

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792