سلام
راستش من عمه ام به رحمت خدا رفته ولی از روزی که ازدواج کرد طعم خوشبختی رو هیچوقت نچشید
از روزی که شوهر عمم زن دوم گرفت بدبختی اینا شروع شد
پسرعمم بی گناه بالای دار رفت.
یکی از پسراش اعصاب و در ب در
دوتا دخترعمم یکی نزدیک پنجاه سال و یکی نزدیک چهل ساله داره که دریغ از خواستگار
خود عمه ام با ی تب و سرماخوردگی از دنیا میره
شوهرشم هر چند وقت یبار برای این دوتا دخترعمم خرجی میاره همین و بس
حالا مسئله اینجاست چند مدته تقریبا هر روز از خونشون مار پیدا میشه هی میکشن و باز روز بعد یکی دیگ.با اینکه کل خونه رو سیمان کاری کردن از دیوار و سقف و چاه دستشویی بگیر تا سینک اشپزخونه همهه همهه اصلا غیرممکنه از همچسن مکانی مار بتونه بیاد..
راستش ما به دعا و جادو و اینا اصلا اعتقادی نداریم ولی چون نامادری دارن و حسودم هست خیلی شک داریم
اخه یکی دوتا نیست هر روز هر روززز
نظر شما چیه؟
شما اعتقاد دارین بنظرتون جادو وجود داره؟