نویسنده، رمانویس✨📒یک عدد عاشق ایتالیا🇮🇹، کتابخونه📚، مت گالا و مد🇺🇸🫀، ﴿حتی زیباترین لبخند ها رو هم عاجز ترین دلها دارند، اینو مرلین مونرو ثابت کرد❤️🩹، تیکه ای از کتابم﴾
میشه برام یه صلوات بفرستید و برام دعا کنید ؟ ان شالله خدا هزار برابرشو برای خودتون رقم بزنه تاپیک ها متفاوته بله چون ادم ها هم متفاوتن کاربری دست 3دوست گلگلی باردار نیستم تیکر همینجوری هست
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
من یکی داشتم اخلاقش عااااالی بود اما متاسفانه اصلا به دلم نمینشست ردش کردم
شرایط شغلی و تحصیلیشم زیاد خوب نبود اما اخلاقش بیست بود
باز باران با ترانه با گوهر های فراوان. می خورد بر بام خانه یادم آرد روز باران گردش یک روز دیرین خوب و شیرین توی جنگل های گیلان کودکی ده ساله بودم نرم و نازک چست و چابک با دو پای کودکانه می دویدم همچو آهو می پریدم از سر جو دور میگشتم ز خانه می شنیدم از پرنده از لب باد وزنده داستان های نهانی راز های زندگانی برق چون شمشیر بران پاره میکرد ابر ها را تندر دیوانه غران مشت میزد ابر ها را جنگل از باد گریزان چرخ ها میزد چو دریا دانه های گرد باران پهن میگشتند هرجا بس گوارا بود باران به چه زیبا بود باران می شنیدم اندر این گوهر فشانی رازهای جاودانی بشنو از من کودک من پیش چشم مرد فردا زندگانی خواه تیره خواه روشن هست زیبا هست زیبا هست زیبا
باز باران با ترانه با گوهر های فراوان. می خورد بر بام خانه یادم آرد روز باران گردش یک روز دیرین خوب و شیرین توی جنگل های گیلان کودکی ده ساله بودم نرم و نازک چست و چابک با دو پای کودکانه می دویدم همچو آهو می پریدم از سر جو دور میگشتم ز خانه می شنیدم از پرنده از لب باد وزنده داستان های نهانی راز های زندگانی برق چون شمشیر بران پاره میکرد ابر ها را تندر دیوانه غران مشت میزد ابر ها را جنگل از باد گریزان چرخ ها میزد چو دریا دانه های گرد باران پهن میگشتند هرجا بس گوارا بود باران به چه زیبا بود باران می شنیدم اندر این گوهر فشانی رازهای جاودانی بشنو از من کودک من پیش چشم مرد فردا زندگانی خواه تیره خواه روشن هست زیبا هست زیبا هست زیبا
صداش بلند کرد دعوا کردیم من اینطوری دوست دارم اونجا نرو کاش اصلا حرفش گوش نمی دادم می گفتم من اینطور ...
مگه نمیگن اولش همه حساسن؟
باز باران با ترانه با گوهر های فراوان. می خورد بر بام خانه یادم آرد روز باران گردش یک روز دیرین خوب و شیرین توی جنگل های گیلان کودکی ده ساله بودم نرم و نازک چست و چابک با دو پای کودکانه می دویدم همچو آهو می پریدم از سر جو دور میگشتم ز خانه می شنیدم از پرنده از لب باد وزنده داستان های نهانی راز های زندگانی برق چون شمشیر بران پاره میکرد ابر ها را تندر دیوانه غران مشت میزد ابر ها را جنگل از باد گریزان چرخ ها میزد چو دریا دانه های گرد باران پهن میگشتند هرجا بس گوارا بود باران به چه زیبا بود باران می شنیدم اندر این گوهر فشانی رازهای جاودانی بشنو از من کودک من پیش چشم مرد فردا زندگانی خواه تیره خواه روشن هست زیبا هست زیبا هست زیبا
نویسنده، رمانویس✨📒یک عدد عاشق ایتالیا🇮🇹، کتابخونه📚، مت گالا و مد🇺🇸🫀، ﴿حتی زیباترین لبخند ها رو هم عاجز ترین دلها دارند، اینو مرلین مونرو ثابت کرد❤️🩹، تیکه ای از کتابم﴾
نویسنده، رمانویس✨📒یک عدد عاشق ایتالیا🇮🇹، کتابخونه📚، مت گالا و مد🇺🇸🫀، ﴿حتی زیباترین لبخند ها رو هم عاجز ترین دلها دارند، اینو مرلین مونرو ثابت کرد❤️🩹، تیکه ای از کتابم﴾
نویسنده، رمانویس✨📒یک عدد عاشق ایتالیا🇮🇹، کتابخونه📚، مت گالا و مد🇺🇸🫀، ﴿حتی زیباترین لبخند ها رو هم عاجز ترین دلها دارند، اینو مرلین مونرو ثابت کرد❤️🩹، تیکه ای از کتابم﴾
قد بلنده گندمی، فقط سرخه و میدونی تایپ مون فرق دارع خیلیییییی
نویسنده، رمانویس✨📒یک عدد عاشق ایتالیا🇮🇹، کتابخونه📚، مت گالا و مد🇺🇸🫀، ﴿حتی زیباترین لبخند ها رو هم عاجز ترین دلها دارند، اینو مرلین مونرو ثابت کرد❤️🩹، تیکه ای از کتابم﴾