بچم ۸ سالشه تو کلاس ژیمناستیک دستش آسیب دید
الان گچ گرفته
همسرم‌میگه تو مقصری که بچه را بردی کلاس.
معلمش براش مشکل پیش اومد یک ماه نتونسته بیاد یه معلم دیگه گذاشتن
میگه تقصیر توعه معلم عوض شد باز بردیش
باید میرفتی اونجا می‌نشستی ببینی چجوری باهاش کار میکنن
۶ ماهه داره میره کلاس بیشتر وقتا میرم‌میشینم
بچه کوچیک وارم بعضی وقتا نمیشه برم بشینم بچمو میذارم کلاس و میام بعد میرم دنبالش
میگه تو که نمیتونی بری اونجا بشینی غلط میکنی بچه را میبری ورزش
وا یعنی تو جهان آفرینش نباید دست و پایی بشکنه یا کسی مریض شه؟😐😐😐 پس فردا این بچه بزرگ شه چطوری میخواید بفرستید سرکار؟ لابد تو سرکار رئیس بهش بگه بالا چشت ابرو تقیر شماست😐😂
نه نیستی اتفاقه دیگه پیش میاد .نمیشه به خاطر ترس از اینجور چیزا بچه ها و هیچ جایی نبرد و کلاسی هم ننوشت.د ضمن شوهرتم پدرشه و اونم وظایفی داره همه چیزو خودت گردن نگیر خیلی نگرانش بود خودش باهاش میرفت
مثل شوهر من...کافیه یه پیشنهاد بدم که مثلا یه کاری رو انجام بدیم هر اتفاقی بابت اون کار بیفته همش به من غر میزنه....مدام میگه تو گفتی فلان کارو انجام بدیم و...درصورتیکه اولش خودشم موافقت کرده
من یه سال رفتم سرکار؛ بعضی اتفاقایی که محل کار میفتاد رو بهش میگفتم خیلی با لحن آروم ک...که مثلا ناراحت شدم از دست فلانی
مدام میتوپید بهم میگفت واسه چی رفتی سرکار
حاشیه درست نکن
بخاطر همین چیزا میگفتم نرو سرکار و....
من فقط برا دردل باهاش حرف میزدم اصن قصد جنجال و...نداشتم این همش خودخوری میکرد که واااای حاشیه درست نکن
حالا با این اخلاقش که میگه حواست به بچه ها نیست و به تو میگن مادر؟؟؟
چندوقته میگه برو استخدامی آموزش پرورش شرکت کن بری سرکار
نه خانواده ای کنارمه نه دوستی دارم تمام عالم و دنیام همسرم و دوتا بچه هامن نه جایی میرم نه ارایشگاه نه باشگاه
فقط خدمت میکنم بهشون از خرید و رفت و آمد بچه ها و کارای خونه و ...
گاهی میگم کارم زیاده
حالا میگه اره خیلی میبینم چقد حواست به بچه هاست !!!!!
بچه را مث گوسفند ول کردی اونجا اومدی
والا با این اخلاق شوهرت که گردن گیرش خرابه و هیچی رو به گردن نمیگیره مثل شوهر من ؛
یه بهونه جور کن اصلا نرو سرکار
من با مدرک دانشگاه دولتی نشستم تو خونه چون مطمئنم برم سرکار بچمو بزارم مهد،چیزی بشه به بچه مدام میخاد بتوپه به من
