قلم نویسنده چطوره؟ می پسندید؟
[بلاخره بغلم کرد!
ادکلن بلک افغان ، بوی گندِ سیگار بهمن ، زنگِ صداش ، موهایی که حتی با سر و روی خاکی و گچی هم بوی شامپوی بچه میدن
مگه مهمه کجاییم؟ مگه مهمه تهش چی میشه؟
"دوست داشتنت گناه باشد یا که اشتباه، گناه میکنم تورا حتی به اشتباه..."
-تا تولدت خیلییی مونده دخترِ پاییز ، دلم میخواد برات کادو بگیرم، با مناسبت، بی مناسبت
+مثلا چی؟
-ساااز ، ازونا که وقتی میزنی انگشتاات کشیده تر میشن، انگشتای کشیده و لااک سرخ، قرمزز
+ساز من تویی ، سازَم میشی؟
-از اولم چشمت پشت سرِ سیبیلای من بود فندق ؛ میخوای باهام چی درست کنی دختره ی ترسنااک
+جدی پرسیدم ، یه سری حرفا رو نمیشه به زبون آورد ، باید نوااخت ؛ سازِ من میشی؟!
-سازِت میشم دارُندار !
و تماام!
"جهان به چه کار آید اگر تو را در کنار خود نداشته باشم؟!"
پ.ن:
فراموشت نمیکنم فراموش نشدنی ترین پازلم...]