عزیزم ،فدایِ تو بشم من 💖
مرسی بابت دعایِ عالیت 🙏💖
تاپیک هام بخون...
بعد فوت پدرم ،با کلی زحمت مادرم ما رو تنهایی بزرگ کرد.اوووف
طفلک مامانم همش ۳۰ داشت با دو بچه ۶ ،۱ ساله بیوه شد.
خانواده بابام خیلی اذیت کردن...مامانم ازدواج نکرد، منم چون استرس داشتم شبها بلوز مامانم از عقب چنگ میزدم .
خانواده مامانم تعریفی نداشت ،من نه خواهر داشتم نه دخترخاله...خلاصه ا اینجا بگم که دختردایی گفت آرزو چون تو یتیمی همه دوستتدارن...همیشه از جمعشون فراری بودم.
تو تاپیک غریب تر از ما هست نوشتم...از یجایی به بعد رد دادم ،حتی با مامانمم لج کردم...گذشت تا شهریور امسال دچار وسواس فکری شدم...
میشه با دلِ مهربونت برام دعا کنی؟
میشه از خدا بخوای به مامانم لیلا و داداشم علیرضا و من کنارهم عمرطولانی با سلامتی و رزق و بندگی بده،ما رو با هم ز یاران امام زمان کنه ، من ۳۰ سال ظلم کردم ،میشه دعا کنی خدا از فضلش حداقل ۴۰ سال از این به بعدبه ما ۳ تا کنارهم عمر و سلامتی و رزق و شادی و بندگی بده ...تهش هم هر ۳ تامون باهم قبض روح کنه و بهشت ببره ،تا ابد ککنارهم باشیم.