چند روز بود یکم حالم خوب نبود :) ۱۸ سالمه
نیاز به محبت و درک شدن داشتم ...
هیچوقت تا حالا مامان و بابام درکم نکردن
امروز سرم خیلی درد میکرد دو تا قرص کدئین برداشتم که بخورم
نمی دونم یهو چیشد بابام اومد گفت تو بیشرف و بی شعور و بی مصرف و بی عرضه و تنبلی تو هیچی نمیشی تو احمقی تو به هیچ دردی نمیخوری :)
اونقدر گفت و گفت
هر دفعه صدای شکستن قلبمو شنیدم
انگار دارن منو میکشن خیلی حالم بده هیچ جا رو ندارم که برم :)))
بهم گفت تو به درد نخور تریم و بی مصرف ترین آدمی هستی که دیدم :)
مگه میشه ادم بدن هیچ حرفو بحث یا کاری بیخودی بیاد اینارو بچسبونه به کسی بگو تو چکار کردی اینارو گفته
عادیه
بدترشو بابای من ب من میگه
ولی از وقتی ی چیزو فهمیدم دیگ ناراحتم نمیکنه این حرفا
آدمی ک بخواد تحقیر کنه و ایراد گیری کنه مشکل اونه نه تو
تو بی ارزش نیستی
ارزش خودتو داری
هر آدمی یه عیب هایی داره یه خوبی هایی داره
ولی اینکه ی نفر میاد دست میذاره رو نقطه ضعف من و عیبامو بولد میکنه مشکل از من نیست مشکل از اونه که بلد نیست حرف بزنه
یه بار به منم گفتن دیگه بهت اعتماد ندارم و اون توی من موند تا الان که ۱۰سال از حرفش گذشته هرچی میگه بهت افتخار میکنم دیگه به چشمم نمیاد:)
من خیلی تحقیق کردم و متوجه شدم که اکثرا پدر مادرا با فرزندانشون اینجوری رفتار میکنن متاسفانه
غصه نخور همه چی درست میشه قول میدم
