پنج ماهه عقد کردم بعد بیست روز نامزدم تصادف کرد دوماه بیمارستان بود و بارها رفت اتاق عمل تو این دو ماه من خیلی اذیت شدم کارم همش گریه و زاری و التماس به خدا برای خوب شدنش بود حتی یبار از رو نا امیدی قصد جون خودم کردمو یه عالمه قرص خوردم بعدش موقعی که از بیمارستان مرخص شد با من بدون دلیل قهر کرد و هیچ حرفی نزد منم دو سه باری رفتم سراغش اما جوابمو نداد الان دو ماهه که نه بهم زنگ زده نه اومده سراغم هر چی هم خانوادش باهاش حرف زدن راضی نشد و میگه طلاق.. باورش برام سخته خیلی دوسم داشت برام جون میداد خودشو به زمین و زمان زد که بهم برسیم چیشد الان اینطوری میکنه چطور دلش میاد 🥺🥺🥺
عزیزم مشکل حاد جسمانی پیدا کرده اتفاقی براش افتاده
براش مشکلی بوجود نیومده که بخواد ایثار کنه؟
ارتباطت با مادرشوهر و خواهرشوهر چطوریه
خب بدون دلیل میگه طلاق چرا خب؟
خب دلیلش چیه
شاید یچیزی دیده تو این مدت تو عالم غیب😂😂
الهی بمیرم برا دلت😭😭😭
از روی دلسوزی نیست که نمیخواد شما به پای اون فنا نشین
مغزش تکون خورده احتمالا تو تصادف
همونی هستین که گفتین همسرتون بر اثر تصادف امبولی کرده وپاهاش مشکل داره ؟؟
احتمالا مشکلش درونی هست برای خودشه حالا یا جسمی یا روحی
ممکنه افسردگی گرفته باشه حتی
فهمید آدم، سختی کشیدن و دووم آوردن نیستی ،پس میخوات با طلاق ،راحتت کنه
شاید مثل تو فیلما چون مشکل پیدا کرده میخواد ازخودگذشتگی کنه طلاق بده شما بری یه زندگی بهتر داشته باشی-به پاش نمونی
باهاش حرف نزدی دلیلشو بخوای ازش؟
با خودش حرف نزدی؟
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
