اگه بگم شب عروسی شوهرم ترسناک از خواب پا شده بود و جنی شده بود الکی و داد کشید و من ترسیدم و بگم به خاطر این ماجرا مادرشوهرم یه شب اومد خونمون تا صبح قرآن میخوند باور میکنی؟
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
من آپارتمان اجاره کردم تو محله خوب،فقط پنج سال خالی بوده ،صاحبخونه تعمیرات میکنه میده اجاره
ک نفر اولی ما بودیم
خیلی خیلی حس سنگینی بهم میداد
اینقدر سوره بقره و اینا گذاشتم بهتر شد
من گفتم احتمالا چون پنج سال خالی بوده
چه چیزا آدم پراش میریزه🤣
اگر ایران بجز ویرانسرا نیست/من این ویرانسرا را دوست دارم.اگر تاریخ ما افسانه رنگ است/من این افسانهها را دوست دارم.نوای نای ما گر جانگداز است/من این نای و نوا را دوست دارم.اگر آب و هوایش دلنشین نیست/من این آب و هوا را دوست دارم.به شوق خار صحراهای خشکش/من این فرسوده پا را دوست دارممن این دلکش زمین را خواهم از جان/ من این روشن سما را دوست دارم.اگر بر من ز ایرانی رود زور/من این زور آزما را دوست دارم.اگر آلوده دامانید، اگر پاک/من، ای مردم، شما را دوست دارم
شاید میخواد شوهرت و چنگت دربیاره به تازه عروسا حسودیش میشه
بیا ای دل بگوییم از بهاران🌱بهاران موسم گل فصل باران🌱فراگیرد جهان را شور و غوغا🌱تو گویی باده میجوشد ز مینا🌱بغرد ناگهان ابرسیاهی🌱ببارد بر بساط مرغ و ماهی🌱روانتر آبها درجویباران🌱دوان تر بادها در کوهساران🌱بهاران شاهکار روزگار است🌱کجا مثل بهاران شاهکار است🌱
اون رو منم شنیدم ، شب عروسیم مادربزرگه شوهرم هشدار داده بود به شوهرم یه اتفاقي افتاد سکته کردم یعنی ...
چی شد
اگر ایران بجز ویرانسرا نیست/من این ویرانسرا را دوست دارم.اگر تاریخ ما افسانه رنگ است/من این افسانهها را دوست دارم.نوای نای ما گر جانگداز است/من این نای و نوا را دوست دارم.اگر آب و هوایش دلنشین نیست/من این آب و هوا را دوست دارم.به شوق خار صحراهای خشکش/من این فرسوده پا را دوست دارممن این دلکش زمین را خواهم از جان/ من این روشن سما را دوست دارم.اگر بر من ز ایرانی رود زور/من این زور آزما را دوست دارم.اگر آلوده دامانید، اگر پاک/من، ای مردم، شما را دوست دارم
منم تازه عروس بودنی میترسیدم تو خونه همش یه پیرزنی که اشنامونه میدیدم تو خونه 🥶
شوخی میکنی؟؟؟!!
یا خدا
من بودم سکته میکردم
البته منم خونم حس بدی بهم میداد قشنگ انگار یکی میگه برو بیرون و علم میدادن،میرفتم خونه مامانم یا موقعی که سرکار بودم تا آخر وقت میموندم کارام میکردم که پیام خونه ،وقتی شوهرم نزدیک بود حرکت میکردم میرفتم خونه
اگر ایران بجز ویرانسرا نیست/من این ویرانسرا را دوست دارم.اگر تاریخ ما افسانه رنگ است/من این افسانهها را دوست دارم.نوای نای ما گر جانگداز است/من این نای و نوا را دوست دارم.اگر آب و هوایش دلنشین نیست/من این آب و هوا را دوست دارم.به شوق خار صحراهای خشکش/من این فرسوده پا را دوست دارممن این دلکش زمین را خواهم از جان/ من این روشن سما را دوست دارم.اگر بر من ز ایرانی رود زور/من این زور آزما را دوست دارم.اگر آلوده دامانید، اگر پاک/من، ای مردم، شما را دوست دارم
بگم باور نمیکنی ولی شوهرم. نصفه شب از خواب بیدار شده بود خیلی ترسیده بود با هول منو بیدار مرد برقی روشن کنیم. اونم اومد تا 20 دقیقه یس با صدای بلند گوش میکرد یه دفعه بلند شد قیافش ترسناک شده بود داد کشید من با گريه و ترس ازش دور شدم از بس ترسیده بودم تا خود صبح میلرزیدم و میگریستم😭😭
حس میکردم خودش نیست واقعا ترسناک شده بود
هیچی دست خودش نبود
یه شب دیگه هم میگه در اتاق در میزدن و میخواستن بازش کنن😭😭