باردارم ماه هشتم هستم مادرشوهرم رفته شیراز خونه خواهرش
طبقه بالای پدرشوهرم هستیم من این چندروز حتی پایین هم نرفتم چون از اول اصلا نمیرم شوهرم رفته سر زده
بعد دقیقا هفته پیش شوهرم سرماخورده بود گف برو خونه مامانت تو سرما نخوری رفتم فرداش که اومدم مادرشوهرم اومد که به پسرم برس و فلان😐
بعد از شوهرمپرسیدمدیروز شام چی خوردی خونه مامانت گفت صدام نکردن رفتم ساندویج خریدم😐😐😐یه شب خونه نبودم از حرصش حتی به شوهرم سر نزده
بعد پدرم عمل کرده بود چند روزی خونه پدرم موندم شوهرم میومد شام میخوردیم میرفت خونمون مادرشدهرم یه شب هم زحمت نکشید دعوتش کنه پسر خودشو 😐😐😐😐
حالا منم عوض اون روزارو درمیام ولی چون خواهرشوهرام تو ماجرا نیستن فک میکنن من خودماز عمد شام و ناهار نمیدم
چه جوری بهشون بفهمونم
اینم بگم امروز دعوتش کردم پدرشوهرمو والا من تو شخصیت مادرشوهرم نیستم 😐😐