اون روزی که شکست بخوره من به عدالت خدا پی میبرم

شک نکن.شوهرم خیلی عذابم داد ۳ سالم هستا ازدواج کردیم ببین جوری خدا ابروشو برد شد انگشت نما.به همکار خانمش مزاحمت ایجاد میکرد که خانممو طلاق دادم بامن ازدواج کن اونم نامردی نکرد برد نشون رییس شرکت داد و ایشون اخراج شدن 

آره..

گفتی که خانواده‌ها در جریان بودن..

والا آدم نمیدونه چی بگه از این مردها:)

گوووور باباش اسی...

گووور باباش...

بشین گریه.هات رو بکن قشنگ...

بعدم از زانوهات بگیر و بلند شو..

دوباره شروع کن

من که دیگه به مرحله ای رسیدم که خیلی از مردها سورپرایز نمیشم:)

یه مشت نر......

استغفرالله...

کجا میتونم بخونمش؟!

تو تایپکامه

زیاد تایپک نزدم بعدش

بخون ولی بازم 

جزییات تمامشو ننوشتم 

از کسی داری میپرسی که خیلی‌ها بهش میگن مرد ستیز..

چرا؟!

چون میگه که:

برای ازدواج حقوق از دست رفته تون رو برید از اون مردی که باهاش عقد کردین، وکالت بگیرین:)

یعنی برو بخشی از حقوق انسانی‌ات رو که ازت گرفته میشه، از دست همون مرد وکالتش رو بگیر!

از من اگر میپرسی، ازدواج و رابطه چیزی نیست که خودت رو براش بکشی!

برو توو مسیری که خودت تنهایی بتونی گلیم‌ات رو از آبربکشی بیرون...

از همون تنهایی حال خودت رو خوب کردن گرفته تا پول در اوردن و شغل و بیرون رفتن و سفر رفتن و بردن ماشین به تعمیرگاه...

حالا تو این مسیر یکی رو پیدا کردی که باهاش هدف مشترک داشتی، بسم‌الله..

وگرنه بشین زندگیت رو بکن عزیز من..

ازدواج کردن نه باعث میشه از تنهایی در بیای، نه صرفا عشق و آرامشه...

اول آخرش بر میگرده به استقلال خودت..

حتما عزیزم✨️

خوندمش عزیزم

تلنگری شد برام که آدم امن‌تری باشم، که آدم‌های اطرافم بتونن انتخاب‌های بهتری داشته باشن..

و بخاطر خلاص شدن از یه شرایط بد، خودشون داخل یه چاه بزرگتر و عمیق‌تر نندازن..

خیلی از جزئیاتشو نگفتم توفکرم

بود رمانش کنم

کلا بنویسمش ولی پایانش بازه

وگرنه مینوشتمش

وساده دل نباش

بنظرت کی مقصربود 

تو ماجرا بیشتر؟

خانواده و اطرافیان دختر..

چون کودک محسوب میشده

زیر سن قانونی بوده..

و باهاش رفتار مناسبی نداشتن...

از طرفی واکنش‌شون به انتخاب ها و کارهایی که دختر انجام میداده هم مناسب نبوده!

و برای خواستگاری که شد دامادشون هم، نه تحقیق درست و حسابی کردن، نه هیچی...

خیلی خیلی اشتباهات داشتن..

و اگر شما در ارتباط هستین با اون دختر، حتما بهش بگین که حواسش به خودش و آینده‌اش باشه..

و حتما تلاش کنه که مستقل بشه!

ممنون ازت

دوستمو کمتر میبینم الان

ولی افسرده شده 

مستقل میخواد بشع

ولی بچه داره 

و شوهرش سخت گیربوده

هر جوری هست هم برای خودش پس انداز کنه و تبدیل به طلا کنه و پنهونی نگه داره

هم طلایی اگر داره، برای خودش نگه داره

هم دنبال شغل باشه..

وگرنه از اون شوهر و خانواده هیچ خیری نمیبینه..

خودش برای خودش یه پشتوانه درست بکنه...

اگه الان اون تایپکم نظر بدی 

امکانش هس به روز شع تایپکم دوباره بیاد بالا؟

فکر میکنم باید یه تعداد زیادی نظر بدن..

مگر دوباره تاپیک بزنی و لینک اون تاپیکی که میخوای بیاد بالا رو بذاری، تا بیشتری‌ها ببینن و بیان