چقدر حالممم بدههه چقدر گریه کردم یعنی ی ادم انقدر میتونست پست باشه اگه اون یبار میومد جلو اشتی میکردم نیومد و امشب هم پدرو مادرش و دایش اومد جلو فکر میکردم بازم اشتی میکنیم اما این دفعه فرق داشتن نتونستم دوباره ببینمش خودش نیومد بود من از سر لجبازی گفت طلاق میخوام اونا هم قبول کردن مادر شوهرم خیلی خوشحال بود
اگه خواستین بهتون میگم چرا جدا میشم
تو دوره طلاق اگه دوباره ندیدمش چی گفتن باید فردا بریم دفتر قصایی گفتم اونجا میبینمش اما نه بعدش گفت باید برید کافی نت ت سایت ثنا ثبت کنینن اگه طول دوره طلا نیاد جلو چی اگه دوباره نبینمش
نمیدونم این حس دوست داشته یا وابستگی
17سالمه و 17ماه ک نامزد بودیم اولش بهش حس نداشتم اما الان نمیدونم چرا بعد 50روز ک بی خبر بودم بعد امروز داغون شدمم