2777
2789

مخصوصا اونایی که چند فرزند دارن.هدفتون از بچه دوم و سوم چی بوده؟

من یه پسر ۷ ساله دارم همش میگفت خواهر برادر میخوام

الان هم آزمایش دادم دکتر گفته ذخیره تخمدانت خیلی پایینه و وقتی نداری

از نظر روحی و جسمی هم میترسم توانایی یه بچه دیگه رو نداشته باشم

ما دخترهای غمگین شانزده ساله ای بودیم که فکر میکردیم اگر میشد رنگ موهایمان را روشن کنیم ، تکلیفمان هم روشن می شد. ما ، با ماتیک های قایمکی و کابوس های یواشکی و آرزوهای دزدکی . ما و کارت پستال هایِ « سوختم خاکسترم را باد برد ، بهترین دوستم مرا از یاد برد».. ما و شعرهای دوران مدرسه ، اولین دست نوشته هایی که توی دفتر ِ  کوچک یادداشت می نوشتیم و مشاور دیوانه به خیال اینکه این یک نامه برای پسر مردم است از ما می دزدید .ما ، که تمام عمر ترسیدیم دختر بدی باشیم . ترسیدیم مقنعه هایمان چانه دار نباشد و چشم سفید باشیم . ما که توی کتاب هایمان فروغ نداشتیم ، چون فروغ میان بازوان یک مرد گناه کرده بود ، ما فقط یادگرفتیم مثل کبری تصمیم های خوب بگیریم ، و آن مرد ؛ هر که می خواهد باشد . مهم این است که داس دارد…

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

خیلی به این مسأله فکر کردم 

برای بچه دار شدن هزاران برنامه داشتم حتی تا این حد که چه چیزهایی برای بچه م بپزم و چه بازی های با اش بکنم که خلاق بشه 

ولی حقیقت من و همسرم خیلی فکر کردیم 

خیلی بررسی کردیم 

واقعا آوردن یک بچه به این جهان رو ظلم دیدم، نخواستیم بچه دار بشیم، پشیمون نیستم هیچ وقت 

نظرات مخالف برای من سرشار از احترام هستند 🌺

❌❌❌❌❌لطفاااااااااا لایک نکنید.❌❌❌❌❌
یکی خاستمدومی و سومی خودشون اومدن

مگه میشه خودشون بیان؟خودتون خواستید دیگه

ما دخترهای غمگین شانزده ساله ای بودیم که فکر میکردیم اگر میشد رنگ موهایمان را روشن کنیم ، تکلیفمان هم روشن می شد. ما ، با ماتیک های قایمکی و کابوس های یواشکی و آرزوهای دزدکی . ما و کارت پستال هایِ « سوختم خاکسترم را باد برد ، بهترین دوستم مرا از یاد برد».. ما و شعرهای دوران مدرسه ، اولین دست نوشته هایی که توی دفتر ِ  کوچک یادداشت می نوشتیم و مشاور دیوانه به خیال اینکه این یک نامه برای پسر مردم است از ما می دزدید .ما ، که تمام عمر ترسیدیم دختر بدی باشیم . ترسیدیم مقنعه هایمان چانه دار نباشد و چشم سفید باشیم . ما که توی کتاب هایمان فروغ نداشتیم ، چون فروغ میان بازوان یک مرد گناه کرده بود ، ما فقط یادگرفتیم مثل کبری تصمیم های خوب بگیریم ، و آن مرد ؛ هر که می خواهد باشد . مهم این است که داس دارد…

کارلا جان من بچه ندارم

ولی اگر روزی بخوام هدفم چشیدن مزه است

مزه اعتیاد به موجودی که خودت توی خلقتش دست داشته ای و مخدری بنام عشق به فرزند 

سایت از صدا پر است و از حرف خالی

هدف علاقه به نی نی

چندتا بچه دارید؟

ما دخترهای غمگین شانزده ساله ای بودیم که فکر میکردیم اگر میشد رنگ موهایمان را روشن کنیم ، تکلیفمان هم روشن می شد. ما ، با ماتیک های قایمکی و کابوس های یواشکی و آرزوهای دزدکی . ما و کارت پستال هایِ « سوختم خاکسترم را باد برد ، بهترین دوستم مرا از یاد برد».. ما و شعرهای دوران مدرسه ، اولین دست نوشته هایی که توی دفتر ِ  کوچک یادداشت می نوشتیم و مشاور دیوانه به خیال اینکه این یک نامه برای پسر مردم است از ما می دزدید .ما ، که تمام عمر ترسیدیم دختر بدی باشیم . ترسیدیم مقنعه هایمان چانه دار نباشد و چشم سفید باشیم . ما که توی کتاب هایمان فروغ نداشتیم ، چون فروغ میان بازوان یک مرد گناه کرده بود ، ما فقط یادگرفتیم مثل کبری تصمیم های خوب بگیریم ، و آن مرد ؛ هر که می خواهد باشد . مهم این است که داس دارد…

علاقه به بچه داشتن اما از نظر منطقی به نظرم دلیل موجهی نیست.البته من یکی خواستم اما دوقلو شد.

چقدر دو قلو خوبه

کاش منم دوقلو داشتم باهم میومدن و بزرگ میشدن یکبار

ما دخترهای غمگین شانزده ساله ای بودیم که فکر میکردیم اگر میشد رنگ موهایمان را روشن کنیم ، تکلیفمان هم روشن می شد. ما ، با ماتیک های قایمکی و کابوس های یواشکی و آرزوهای دزدکی . ما و کارت پستال هایِ « سوختم خاکسترم را باد برد ، بهترین دوستم مرا از یاد برد».. ما و شعرهای دوران مدرسه ، اولین دست نوشته هایی که توی دفتر ِ  کوچک یادداشت می نوشتیم و مشاور دیوانه به خیال اینکه این یک نامه برای پسر مردم است از ما می دزدید .ما ، که تمام عمر ترسیدیم دختر بدی باشیم . ترسیدیم مقنعه هایمان چانه دار نباشد و چشم سفید باشیم . ما که توی کتاب هایمان فروغ نداشتیم ، چون فروغ میان بازوان یک مرد گناه کرده بود ، ما فقط یادگرفتیم مثل کبری تصمیم های خوب بگیریم ، و آن مرد ؛ هر که می خواهد باشد . مهم این است که داس دارد…

واقعیتو میگم شاید خودخواهی باشه

ولی میخام یه نفر فقط واسه دل من بیاد 

میخام همه عشقمو که به هیچکس نتونستم جوری که میخام ابراز کنم برای اون خرج کنم

میخام برای اون تلاش کنم بخاطر اون به وکیل موفق بشم 

میخام هرکی هرکاری واسه من نکرد من واسه اون انجام بدم

فکر میکنم اگه من به هر دری زدم و اونی نشد که می‌خواستم بشه لابد؛ قسمت خرافه نیست...!هست واقعا...

یکی میخواستم که حس مادرانه تجربه کنم

سعی یه فرد از خودم بهتر به جامعه تحویل بدم 

سری که درد نمیکنه دستمال ببندم 

به زندگیم هیجان بدم 

و تمام احساساتم و اهدافم با همون یه دونه به بار نشست دیگه نه میخواهم نه میتوانم 

والسلام

خیلی به این مسأله فکر کردم برای بچه دار شدن هزاران برنامه داشتم حتی تا این حد که چه چیزهایی برای بچه ...

هنوز چهان اونقدر هم تیره و تار نیست

به نظرم هنوزم یه زیبایی هایی توی این جهان میشه پیدا کرد

بستگی به نگرش ما داره

ما دخترهای غمگین شانزده ساله ای بودیم که فکر میکردیم اگر میشد رنگ موهایمان را روشن کنیم ، تکلیفمان هم روشن می شد. ما ، با ماتیک های قایمکی و کابوس های یواشکی و آرزوهای دزدکی . ما و کارت پستال هایِ « سوختم خاکسترم را باد برد ، بهترین دوستم مرا از یاد برد».. ما و شعرهای دوران مدرسه ، اولین دست نوشته هایی که توی دفتر ِ  کوچک یادداشت می نوشتیم و مشاور دیوانه به خیال اینکه این یک نامه برای پسر مردم است از ما می دزدید .ما ، که تمام عمر ترسیدیم دختر بدی باشیم . ترسیدیم مقنعه هایمان چانه دار نباشد و چشم سفید باشیم . ما که توی کتاب هایمان فروغ نداشتیم ، چون فروغ میان بازوان یک مرد گناه کرده بود ، ما فقط یادگرفتیم مثل کبری تصمیم های خوب بگیریم ، و آن مرد ؛ هر که می خواهد باشد . مهم این است که داس دارد…

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز