من و همسرم برا بارداری اقدام کردیم و متاسفانه ب نتیجه نرسیدیم من ب اصرار خودش وقت دکتر گرفتم ک برم ظهر دوستش زنگ زد ک من دارم میام شهر شما ی دوساعت هستم بیا ببنمیت بعد برم شوهر متم انگار یادش رفت قرار بوده منو ببره دکتر هی اصرار ک زودتر بیا وقتی تلفنو قطع کرد گفتم من دکتر نمیرم وقتی دوستت از زندگیمون مهم تره ب همون برس الانم قهر کردم ازش انتظار داشتم باخودش فک کنه برا دوستش ی بهانه بیاره ولی این کار رو نکرد
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
شاید اون لحظه یادش رفته الآن دیگه روش نمیاد جواب کنه
حالا اون از شهردیگه اومده بذار ببینش ولی دکتر رو میشه فردا رفت
آزادی؛ اگه تعریفت از آزادی اینه که خودتو مثل نمایشگاه به همه نشون بدی! بدان این تو نیستی که آزادی ؛ این بازدید از توئه که آزاده... همون که بالاش مینویسن: بازدید.برایعمومآزاداست.
از امروز شــــــــــــروع شد عهدی که با خودم بستم. نمازمـــــــو اول وقت میخونم😍غیبت ممنوع😠سالم میخورم😍به خودم وزندگیم میرسم💜این تیکرم تا وقتیه که اینکارا عادتم بشه 💜💜💜💜💜
به نظر خودت خیلی گنده نمیکنی مساله رو؟ یادش رفته دیگه
هر کسی یک نابغه است ، اما اگر یک ماهی 🐟 را از روی توانایی اش در بالا رفتن از یک درخت 🌲 قضاوت کنیم آن ماهی تمام عمرش را با این باور زندگی خواهد کرد که یک احمق است