چند بار درشو محکم میکوبیدی بهم تا بفهمه نباید گوه زیاد تر از دهنش بخوره مرتیکه ی بی ناموس
زنگ میزدید پلیس اصلا سکوت نکنید چه گستاخ شدن از بس زنا ترسوان سکوت میکنن
خانما ب بی تفاوت رد نشید زنستیزها وقیح تر میشن
حتما خودش از یه جایی عقده داشته این جور آدمای مریضن کاش همسرش بیاد زنگ بزنن کلانتری ازش شکایت کنن مردک خراب
خاتمه بایدزنگ میزدپلیس شیشه ماشینم پایین میورد
اگه اونجا بودم خود زن رضایت میداد من به عنوان یک شهروند رضایت نمی‌دادم ، و پلاک خودرو رو و چهره ی راننده رو عکس می‌گرفتم فیلم می‌گرفتم ، به ۱۱۰ رنگ میزدم و به عنوان شاهد شهادت میدادم که فحاشی کرده و مجازاتش هم حبس و شلاقه . و کلمه ی هرزه به یک زن خیلی سنگینه.
امیدوارم شوهرش اومده باشه زبونشو از دهن کثافتش کشیده باشه بیرون
باید شماره پلاکشو بر می‌داشت هر جور شده یه زهره چشم ازش می‌گرفت
میتونستی تو هم بهش بگی اگه انکار کرد من تایید میکنم
تا این نره خر به خودش اجازه نده دهن نجسشو به کلماتی که لایق خودشه به یه ک بانو نسبت بده
جاش بودم
میگفتم منو با خواهر مادرت اشتباه گرفتی
شیشه های ماشین و استخوناشم خورد میکروم
مرتیکه عوضی
منم دیروز سوار تاکسی شدم دربستی.یه اقای مسن اومد سواربشه راننده به بدترین شکل تشر زد بهش منکه دلم داشت می ترکید و هی خودمو لعنت می کردم که چرا سوار ماشین این بیشعور شدم
به نظر من اشتباه زنا اینه راحت از این کلمه میگذرن
دو بار شکایت کنن و طرف شلاق بخوره و زندان بره و حیثیتش بره و مادر خودش تف بندازه تو روش، یاد میگیرن همه مثل خودشون کثیف نیستن و این عذاب تو ایران و آبروریزی از امریکا تا کره جمع میشه
پلاکشو برمیداشتی میرفت تاکسیرانی شکایت میکرد
تا بر ینن تو دهنش تا به زن مردم نگه هرزه
