من یه آجی کوچیک تر از خودم دارم فقط کلا ۲ تا دختریم من ۴ ۵ سالی میشد عروسی کرده بودم عزیز بودیم پیش مامان بابام هم من هم شوهرم حالا ۲ ۳ ماهی هست آجیم عقد کرده مامانم همش باهام دعوا میکنه به بهانه های مختلف که نریم خونشون دوماد جدیده رو همش استوری میکنه مامانی که روزی یکبار حداقل زنگ میزد شوهرم الان شوهرم میگه آخرین بار ۱ ماه پیش بهم زنگ زده خیلی ناراحتیم که چرا اینطوری با ما برخورد میکنه تازه یه جا شنیدم اومده بود از شوهرم بد گفته بود و گفته بود وای چی بود دوماد بزرگم دوماد کوچیکم خیلی با ادب تره خیلی خوب تره همش استوریش میکنه حتی جوری دعوامون شد زدیم هم دیگه رو بلاک کردیم درومده رفته همه جا گفته مریم(من)حسودیش میاد شوهر مونا(خواهرم)خوبه انقد دلم شکست که یک روز تمام گریه کردم آخه چرا حسودیم بیاد مگه میشه آدم به خوشبختی خواهرش حسودیش بیاد بعد یه مسئله دیگه که واقعا ناراحتم کرد جهاز بود بخدا وقتی عروس شدم مامانم حتی چیزای دست دوم تو دیوار بیشترشون رو گیر آورد گذاشت تو بارم یعنی وقتی اومدم خونه شوهرم روم نمیشد بگم اینا جهازمن هیچی ندادن بهم یه سری وسایل خودش و یه سری دست دوم چند تا هم خرید مثل چرخ گوشت که ۲ کیلویی فیک بود یکبار چرخ کرد خراب شد الان الانه مادر شوهرم طعنه جهاز رو میکوبه تو سرم ولی برا خواهر ۹۰ میلیون فقط داده سرویس چوب یه تخت و یه میز آرایش برا من نه تختی نه چیزی گفت خونت کوچیک بوده نخریدم بهانه آورد خلاصه خیلی دلم شکسته الان ۱ ماهه قهریم نه زنگی نه چیزی بخدا دوماد کوچیکه هر روز خونمونه آمار میاد دستم ۲۴ ساعت اونجاست حسود نیستم بالاخره خونه پدر زنشه ولی چرا مامانم با ما این کارو کرد؟
سر راهی نبودی ؟
ولشون کن
بی خیالی طی کن ...
همه والدین یک فرزند رو از همه بیشتر دوست دارند ..و و هیچ وقت هم به این موضوع اقرار نمیکنن
جو گیر شده رهاش کن خوب میشه
کلا این استوری کردن چیه مگه مادرت بچه ست مگه ادم از داماد استوری میذاره یا برا داماد زنگ میزنه. پشمام
احتمالا داماد دوم وضع مالی خوب تری داره
خواهرتو بیشتر دوست دارن
اینکه اختلاف سنی دو تا بچه کم بوده ترسیدن واسه شما زیاد خرج کنن که بچه دومی کم نیاره
چ شرایط سختی
مامانت نمیگه دخترم پیش شوهرش احساس سرشکستگی و حقارت میکنه با این کارش!!!
بسم الله
من از کارای مامانت حرصی شدم
واکنش خواهرت چیه؟
مامانت واقعا زن خوبی نیست توام خودت برو سرکار هر چی دوست داری واسه خونه ت بخر
بابات چی میگه؟
میگن پدرمادر بچه ها رو هم باهم دشمن میکنن همینه چقدر افراطی هست کاراش
ی مقدار صبر کن ،زمان بگذره همه چی درست میشه .
انقدر نرو تا خودشون زنگ بزنن و التماس دیدنتو کنن
ازشون فاثله بگیر دیدم اتفاق مشابه این توی اقوام که دور از بحث شما به جدایی رسیده
نو که میاد به بازار کهنه میشه دل آزار
ببین الان مامانت داغه بخاطر داماد جدیده
همینطور که برای شما بود
اما چند وقت دیگه از داغی وتک و پو میفته
همینطور که از شما افتاد
صبور باش
عزیزم‌ناراحت نباش دور نیست روزی که داماد کوچیکه هوا برش داره از این همه احترام اونوقت کسی جز تو‌و شوهرت براش نمیمونین
من اینو با تمام وجودم تجربه کردم الان هر روز زنگ و تلفن که فلانی اینجور کرد اونجور گفت
