کجاش میخواید برید؟
گف فلان جا گفتم من میبرمتون
با هم رفتیم
نشست تعریف کردن ک اینجا مدرسمون بوده اونجا ی خشکشویی بوده قبلا اینجا ساختمون نبود اونجا همسایمون مغازه داش
میخواس بره خونه پدریش تو یخچال و خیلی وق بود نیومده بوده همه خاطراتش زنده شد
اینقد حس خوبی داش برام حرف زدن باهاش ک نگو