چهار سال قطع رابطه بودم و نمیرفتم تازه شروع کردم دو ماه یه بار میرم،ولی در حد سلام و خدافظ هیچ کاری هم نمیکنم فقط سفره میچینم و جمع میکنم بعدش میام تا چند روز عذاب وجدان میگیرم.
فقط گارد نگیرید چون کارش بد بود وگرنه مردای ایرانی بچه ننه تر از این حرفان که مادرشون مقصر نباشه راضی بشه زنش چهار سال رفت و آمد نکنه.
از طرفی رابطه شوهرم با خانوادم خیلی خوبه با خودم میگم اونو ببین بعد خودتو ببین فقط یه سلام میدی و تمام.
حالا چیکار کرده مگه؟
منم بخاطر کارهاشون دل چرکینم و به جز سلام و خداحافظ چیزی نمیگم ولی دوست ندارم مادرشوهرم که هم سن مادرمه، جلوم خم و راست شه برم ظرفی داشته باشه میشورم، یا گازش کثیف باشه تمیز می کنم
نرو
مادرشوهرم اینا دو تا کوچه فاصله دارن شوهرم هر روز سر می زنه در حد نیم ساعت ولی من هر وقت دعوت کردن میرم شاید یک ماه یکبار یا کمتر، من به شوهرم میگم رفتی ظرف نشسته داشتن بشور مادرت گناه داره، خودم میرم همه کار می کنم بلاخره سنی ازشون گذشته گناه دارن
