احساس میکنم افسرده شدم دلیلشم تاپیکای قبلی هست حالم خوش نیست همین الان باهاش حرف زدم که میخوام برم روانپزشک میگه نه خودت باید خودتو خوب کنی، میگم نمیتونم میگه باید گذشته رو پاک کنی هرکی هرکار کرده تو بریز دور ، میگم نمیتونم آخرشم دعوا شد ، میگید من چکار کنم
بگو چکار کنم راه درست چیه ، هرروز تو خونه مون گریه وناراحتی واونم داره با برادر نامردش حرف میزنه
باید خودش بخواد.من یه سری سر کاراش اختیار از دست دادم چندین بار محکم مچ دستم به سینک ظرفشویی زدم.دو دستم کامل بی حس شد و حالم بد شد.بی اختیار این کار رو کردم.من دیدم آقامون طرف اوناست.خودم شماره هاشون تو گوشیم مسدود کردم و کم کم سرد شدم باهاشون.با چندین خانواده که چوب خطشون پر بود و دنبال شر میگشتن قطع رابطه کردم.الان برای شما این راهش نیست.باید صبور باشی و کم کم فاصله بدی.خواهر شوهرم هر چهل روز تو غذا طلسم و دعا میریخت.از اونم فاصله گرفتم.اگه تجربه میخوای کسی ناراحتت کرد شخصا حرفت بهش بگو که از دستش ناراحت شدی به آقاتون واگذار کنی بدتر میشه.مثلا کسی به خودت یا بچه ات توهین کرد خدای ناکرده.چون برای خودم پیش اومد و آقامون برعکس طرف اونا گرفت و اونا گفتن طلاقش بده.
پس اونپولایه قبلی چی ، بهش میگم میگه الان داره کار جور میکنه ، تو دل همینا جبرانش میکنه
جبران میکنه قبول بگو عزیزم برای اینکه این شخص امتحان پس داده.باید بیشتر از اینا حواست جمع کنی.و در کار جدید همون بدهی ها هم حساب بیاد.البته با مدرک نه فقط زبون.ان شاالله مشکلی پیش نیاد.